من ۲۸ سالمه ازدواج كردم. بخاطر تحقيرا و سركوفتاي خانوادم، بي اعتماد به نفسم.
من ۲۸ سالمه ازدواج كردم. بخاطر تحقيرا و سركوفتاي خانوادم، بي اعتماد به نفسم.
من ۲۸ سالمه ازدواج كردم. بخاطر تحقيرا و سركوفتاي خانوادم، بي اعتماد به نفسم.

تنها:

سلام و خسته نباشيد.
من ۲۸ سالمه ازدواج كردم. بخاطر تحقيرا و سركوفتاي خانوادم و اينكه هيچوقت ازم راضي نبودن خيلي ضعيف و بي اعتماد به نفسم.
از روز اول خواستگاري خانوادم چون به شدت تحت تاثير حرف مردم هستن خيلي اذيتم كردن.مادرم به شدت منفي بافه و مدام از همسرم و خانوادش بد ميگفت هميشه هم با همسرم مشكل داشتن.
همسرم يه مقدار خسيسه و خانوادم كلا انتظار دارن داماد و پسر دست پر برن خونشون كلا تو فرهنگ ما اينطوريه. حالا به همين دليل مدام طعنه و كنايه ميزنن بهمون.
من بارها با همسرم حرف زدم اما قبول نميكنه چون به راحتي پول خرج نميكنه.
طبق معمول خانوادم منو تحقير ميكنن كه بي عرضه و خنگم و درمقابل همسرم اختيار هيچي ندارم.
به نظرتون بايد چيكار كنم؟

مشاور:

با سلام خدمت شما دوست عزيز
دقت كنيد كه بهتر بود اينگونه فرهنگ ها را در زمان نامزدي مد نظر قرار مي دايد و با همسرتان نيز در ميان مي گذاشتيد تا هردويتان بتوانيد تصميم گيري بهتري داشته باشيد.
۱٫ همسرتان چند سال دارند؟
۲٫ معيارهاي شما براي انتخاب ايشان چه ويژگي هايي مي باشد؟
۳٫ چند مدت است ازدواج كرده ايد؟
۴٫ رابطه عاطفي و جنسي شما رضايت بخش مي باشد؟
۵٫ همسرتان براي خودتان و نيازهاي خانه نيز خساست دارند و منظور شما از خساست چيست؟
۶٫ آيا ايشان توان مالي پرداخت بيشتر از موارد فعلي را دارند؟

تنها:

بله درست ميفرماييد اما واقعا من اونموقع نتونستم مستقيم بگم بايد براي خانوادم خرج كني. البته اشتباه كردم.
۱٫ همسرم ۳۰ سالشه
۲٫ ايشون يه فرد كاملا مستقل هم شخصيتي و هم مالي هستن اصلا وابسته به خانواده نيست و تصميماي زندگيمون رو فقط با نظر دوتامون ميگيريم، خوش اخلاق مهربان و چشم پاكه، بسيار مسئوليت پذيرو كاريه، براي آرامش زندگيمون هركاري بتونه ميكنه، آينده نگره و خيلي به فكر پيشرفت كاري و زندگيه، يك حامي خيلي خوبه
۳٫ چند ماه ديگه ميشه ۳سال
۴٫ بله كاملا رابطمون رضايت بخشه
۵٫ براي من و خونه خيليييي ولخرجه، محاله چيزي بخوام فراهم نكنه اما براي بقيه حاضر نيست ۱ريال خرج كنه حتي خانوادش. منظورم از خساست اينه جايي دست پر نميره، اگه مثلا با كسي بيرون باشيم هيچي خرج نميكنه، هديه دادن و بي مناسبت خرج كردن اصلا و كلا هر خرجي غير از خرج واسه من و خونه تعطيله.
۶٫ بله توانايي مالي داره
ميدونيد خانواده من از بچگي مدام تحقيرم كردن كه بايد خرج خودتو دربياري حتي من گاهي غذا كم ميخوردم كه خرجم كم بشه بعد كه درس خوندن و نتونستم كار كنم هميشه سركوفت و تحقير ميشنيدم كه خرجت كرديم و بهمون پول ندادي با اينكه دانشگاه دولتي بودم، و بعد ازدواجمم اينا بدتر شد چون همسرم خرج نميكنه

مشاور:

در اين مورد با توجه به اينكه رفتارهاي خانواده شما قبل از ازدواج شما نيز مشاهده مي شده است بهتر است سعي كنيد زندگي مشترك خودتان را ادامه بدهيد و خودتان و همسرتان را درگير اينگونه موضوعات نكنيد چون اينگونه توقعات مي تواند براي زندگي مشترك شما آسيب به همراه داشته باشد و بهتر است اين موارد را بگذاريد و از آنها رد شويد چون درگيري شما بر رفتارها و درخواست هاي تمام نشدني و حتي گاهي درخواست هايي كه از عهده شما خارج است مي تواند براي شما آسيب هاي روحي به همراه داشته باشيد .
با توجه ويژگي هاي مثبت همسرتان سعي كنيد مسير پيشرفت زندگي مشتركتان را داشته باشيد و در كنار آن احترام خانواده ها را حفظ كنيد اما از تمركز بر آنها خوداري كنيد .
در زمان فعلي اولويت شماها زندگي مشتركتان مي باشد .

تنها:

من واقعا با توجه به مخالفتاي همسرم كاري كه ميخوان رو انجام نميدم خداروشكر تا زماني هم كه خودشون مستقيم به همسرم متلك نگن من اين موضوعات رو بيان نميكنم.
اما مشكل اينجاست پيش اومده ما خونشون بوديم بعد كسي از اقوام اومده و كلي وسايل خوراكي آورده البته ناگفته نماند اطرافيان بهشون ترحم ميكنن و بيشتر براشون وسيله ميبرن، درحاليكه درسته مشكل مالي دارن اما محتاج نيستن، تو اينجور مواقع كاملا مادرم به من و همسرم بي محلي ميكنه و مدام ميگه فلاني خيلي زحمت كشيده ولي بعضيا خسيسن و همسرمم ناراحت ميشه.
موضوع ديگه اينكه خانوادم از هر موضوع كوچيك يه فاجعه ميسازن و ميفتن به جون زندگيم مثلا چند وقت پيش پدرم از همسرم كاري خواست همسرم چون قبلا هركاري براشون كرده تا مشكلي پيش اومده گفتن تقصير توئه اين دفعه گفته بود همراهتون ميام كه خودتونم باشين مسئوليت اون كار با من نباشه. پدرم با عصبانيت به من زنگ زد بعد انتظار داشت من موضوع رو حل كنم.
كلا هرجا مشكلي باشه به من حمله ميكنن و اگه موضوع حل نشه بازم سيلي از تحقير و توهين به سمتم روانه ميشه

مشاور:

بهتر است در /ارامش و بدون توهين بيان كنيد كه شما تنها مسئول رفتارهاي خودتان هستيد و اگر صحبت يا درخواستي از همسرتان دارند خودشان به ايشان عنوان كنند . اگر شما مداوم بخواهيد به رفتارهاي آنها تمركز كنيد آرامش را از خودتان سلب مي كنيد سعي كنيد احترام پدر و مادر بودن انها را نگه داريد اما وارد اين بازي و نقش ها شنويد تا بتوانيد مسير بهتري را تجربه كنيد .
حتي اگر همسرتان از /انها دلخور است بهتر سات شما بيان كنيد كه هر يك از شما در جايگاه خودتان براي شما عزيز هستند و بهتر است خود همسرتان در آرامش دلخوريشان را به آنها بيان كنند تا شما دائم نگراني نداشته باشيد هريك از آنها مسئول رفتار خودشان مي باشند و شما نمي توانيد براي آرامش آنها همه افراد را كنترل كنيد.

تنها:

با توجه به صحبتاتون آيا من واقعا بي عرضه و به درد نخور نيستم؟عذاب وجدان و احساس گناهي كه مدام درمورد اينكه نتونستم بهشون پول بدم همراهمه منطقيه؟اينكه انتظار دارن من هميشه و همه جا خانوادم اولويتم باشن و ازشون طرفداري كنم غلطه؟
چطور اين احساس گناه كه فرزند بدي هستم از خودم دور كنم؟

مشاور:

در اين مورد بهتر است ند جلسه شاخت درماني را تجربه كنيد تا افكار شما مورد بررس دقيق قرار گيرد و عملكدر بهتري ر تجربه كنيد.درمسير مي توانيد با متخصصين كانون مشاوران ايران، مشاوره تلفني/تخصصي داشته باشيد
۰۲۱-۲۲۳۵۴۷۶۲

تنها:

ممنونم. از طرف ديگه خانواده من به شدت تحت تاثير حرف مردمن يعني حتي يه تصميم ساده براي زندگيشون نميتونن بگيرن و مدام نگرانن بقيه چي ميگن.
هر رفتاري از همسرم ببينن كه باب ميلشون نباشه هزار برداشت بد ميكنن.
مدام تا منو گير ميارن تحقيرم ميكنن كه خاك بر سرت بي عرضه اي، شوهرت با لباس و خوراكي خرت كرده، نميتوني واسه خانوادت خرج كني، مردم ميگن هرمردي وظيفشه واسه خونش خرج كنه اما تو اينقد بي عرضه اي فك ميكني اگه برات لباس ميخره خيلي خوبه ولي اختيار نداري بدون اجازش پول خرج كني و ازين حرفا كه واقعا اذيتم ميكنه

منبع: مشاوره آنلاينمشاوره خانواده

تنها:

سلام و خسته نباشيد.
من ۲۸ سالمه ازدواج كردم. بخاطر تحقيرا و سركوفتاي خانوادم و اينكه هيچوقت ازم راضي نبودن خيلي ضعيف و بي اعتماد به نفسم.
از روز اول خواستگاري خانوادم چون به شدت تحت تاثير حرف مردم هستن خيلي اذيتم كردن.مادرم به شدت منفي بافه و مدام از همسرم و خانوادش بد ميگفت هميشه هم با همسرم مشكل داشتن.
همسرم يه مقدار خسيسه و خانوادم كلا انتظار دارن داماد و پسر دست پر برن خونشون كلا تو فرهنگ ما اينطوريه. حالا به همين دليل مدام طعنه و كنايه ميزنن بهمون.
من بارها با همسرم حرف زدم اما قبول نميكنه چون به راحتي پول خرج نميكنه.
طبق معمول خانوادم منو تحقير ميكنن كه بي عرضه و خنگم و درمقابل همسرم اختيار هيچي ندارم.
به نظرتون بايد چيكار كنم؟

مشاور:

با سلام خدمت شما دوست عزيز
دقت كنيد كه بهتر بود اينگونه فرهنگ ها را در زمان نامزدي مد نظر قرار مي دايد و با همسرتان نيز در ميان مي گذاشتيد تا هردويتان بتوانيد تصميم گيري بهتري داشته باشيد.
۱٫ همسرتان چند سال دارند؟
۲٫ معيارهاي شما براي انتخاب ايشان چه ويژگي هايي مي باشد؟
۳٫ چند مدت است ازدواج كرده ايد؟
۴٫ رابطه عاطفي و جنسي شما رضايت بخش مي باشد؟
۵٫ همسرتان براي خودتان و نيازهاي خانه نيز خساست دارند و منظور شما از خساست چيست؟
۶٫ آيا ايشان توان مالي پرداخت بيشتر از موارد فعلي را دارند؟

تنها:

بله درست ميفرماييد اما واقعا من اونموقع نتونستم مستقيم بگم بايد براي خانوادم خرج كني. البته اشتباه كردم.
۱٫ همسرم ۳۰ سالشه
۲٫ ايشون يه فرد كاملا مستقل هم شخصيتي و هم مالي هستن اصلا وابسته به خانواده نيست و تصميماي زندگيمون رو فقط با نظر دوتامون ميگيريم، خوش اخلاق مهربان و چشم پاكه، بسيار مسئوليت پذيرو كاريه، براي آرامش زندگيمون هركاري بتونه ميكنه، آينده نگره و خيلي به فكر پيشرفت كاري و زندگيه، يك حامي خيلي خوبه
۳٫ چند ماه ديگه ميشه ۳سال
۴٫ بله كاملا رابطمون رضايت بخشه
۵٫ براي من و خونه خيليييي ولخرجه، محاله چيزي بخوام فراهم نكنه اما براي بقيه حاضر نيست ۱ريال خرج كنه حتي خانوادش. منظورم از خساست اينه جايي دست پر نميره، اگه مثلا با كسي بيرون باشيم هيچي خرج نميكنه، هديه دادن و بي مناسبت خرج كردن اصلا و كلا هر خرجي غير از خرج واسه من و خونه تعطيله.
۶٫ بله توانايي مالي داره
ميدونيد خانواده من از بچگي مدام تحقيرم كردن كه بايد خرج خودتو دربياري حتي من گاهي غذا كم ميخوردم كه خرجم كم بشه بعد كه درس خوندن و نتونستم كار كنم هميشه سركوفت و تحقير ميشنيدم كه خرجت كرديم و بهمون پول ندادي با اينكه دانشگاه دولتي بودم، و بعد ازدواجمم اينا بدتر شد چون همسرم خرج نميكنه

مشاور:

در اين مورد با توجه به اينكه رفتارهاي خانواده شما قبل از ازدواج شما نيز مشاهده مي شده است بهتر است سعي كنيد زندگي مشترك خودتان را ادامه بدهيد و خودتان و همسرتان را درگير اينگونه موضوعات نكنيد چون اينگونه توقعات مي تواند براي زندگي مشترك شما آسيب به همراه داشته باشد و بهتر است اين موارد را بگذاريد و از آنها رد شويد چون درگيري شما بر رفتارها و درخواست هاي تمام نشدني و حتي گاهي درخواست هايي كه از عهده شما خارج است مي تواند براي شما آسيب هاي روحي به همراه داشته باشيد .
با توجه ويژگي هاي مثبت همسرتان سعي كنيد مسير پيشرفت زندگي مشتركتان را داشته باشيد و در كنار آن احترام خانواده ها را حفظ كنيد اما از تمركز بر آنها خوداري كنيد .
در زمان فعلي اولويت شماها زندگي مشتركتان مي باشد .

تنها:

من واقعا با توجه به مخالفتاي همسرم كاري كه ميخوان رو انجام نميدم خداروشكر تا زماني هم كه خودشون مستقيم به همسرم متلك نگن من اين موضوعات رو بيان نميكنم.
اما مشكل اينجاست پيش اومده ما خونشون بوديم بعد كسي از اقوام اومده و كلي وسايل خوراكي آورده البته ناگفته نماند اطرافيان بهشون ترحم ميكنن و بيشتر براشون وسيله ميبرن، درحاليكه درسته مشكل مالي دارن اما محتاج نيستن، تو اينجور مواقع كاملا مادرم به من و همسرم بي محلي ميكنه و مدام ميگه فلاني خيلي زحمت كشيده ولي بعضيا خسيسن و همسرمم ناراحت ميشه.
موضوع ديگه اينكه خانوادم از هر موضوع كوچيك يه فاجعه ميسازن و ميفتن به جون زندگيم مثلا چند وقت پيش پدرم از همسرم كاري خواست همسرم چون قبلا هركاري براشون كرده تا مشكلي پيش اومده گفتن تقصير توئه اين دفعه گفته بود همراهتون ميام كه خودتونم باشين مسئوليت اون كار با من نباشه. پدرم با عصبانيت به من زنگ زد بعد انتظار داشت من موضوع رو حل كنم.
كلا هرجا مشكلي باشه به من حمله ميكنن و اگه موضوع حل نشه بازم سيلي از تحقير و توهين به سمتم روانه ميشه

مشاور:

بهتر است در /ارامش و بدون توهين بيان كنيد كه شما تنها مسئول رفتارهاي خودتان هستيد و اگر صحبت يا درخواستي از همسرتان دارند خودشان به ايشان عنوان كنند . اگر شما مداوم بخواهيد به رفتارهاي آنها تمركز كنيد آرامش را از خودتان سلب مي كنيد سعي كنيد احترام پدر و مادر بودن انها را نگه داريد اما وارد اين بازي و نقش ها شنويد تا بتوانيد مسير بهتري را تجربه كنيد .
حتي اگر همسرتان از /انها دلخور است بهتر سات شما بيان كنيد كه هر يك از شما در جايگاه خودتان براي شما عزيز هستند و بهتر است خود همسرتان در آرامش دلخوريشان را به آنها بيان كنند تا شما دائم نگراني نداشته باشيد هريك از آنها مسئول رفتار خودشان مي باشند و شما نمي توانيد براي آرامش آنها همه افراد را كنترل كنيد.

تنها:

با توجه به صحبتاتون آيا من واقعا بي عرضه و به درد نخور نيستم؟عذاب وجدان و احساس گناهي كه مدام درمورد اينكه نتونستم بهشون پول بدم همراهمه منطقيه؟اينكه انتظار دارن من هميشه و همه جا خانوادم اولويتم باشن و ازشون طرفداري كنم غلطه؟
چطور اين احساس گناه كه فرزند بدي هستم از خودم دور كنم؟

مشاور:

در اين مورد بهتر است ند جلسه شاخت درماني را تجربه كنيد تا افكار شما مورد بررس دقيق قرار گيرد و عملكدر بهتري ر تجربه كنيد.درمسير مي توانيد با متخصصين كانون مشاوران ايران، مشاوره تلفني/تخصصي داشته باشيد
۰۲۱-۲۲۳۵۴۷۶۲

تنها:

ممنونم. از طرف ديگه خانواده من به شدت تحت تاثير حرف مردمن يعني حتي يه تصميم ساده براي زندگيشون نميتونن بگيرن و مدام نگرانن بقيه چي ميگن.
هر رفتاري از همسرم ببينن كه باب ميلشون نباشه هزار برداشت بد ميكنن.
مدام تا منو گير ميارن تحقيرم ميكنن كه خاك بر سرت بي عرضه اي، شوهرت با لباس و خوراكي خرت كرده، نميتوني واسه خانوادت خرج كني، مردم ميگن هرمردي وظيفشه واسه خونش خرج كنه اما تو اينقد بي عرضه اي فك ميكني اگه برات لباس ميخره خيلي خوبه ولي اختيار نداري بدون اجازش پول خرج كني و ازين حرفا كه واقعا اذيتم ميكنه

منبع: مشاوره آنلاينمشاوره خانواده







خانواده، تحقير، سركوفت، بي اعتماد به نفس، ازدواج,