مشاوره کودکان تلفنی:تحسین رفتار کودک
وقتی والدین به خاطر مشکلاتی که در مواجهه با رفتار کودک خود دارند، با ما مشورت میکنند، اغلب آنقدر درماندهاند که حتی نکته مثبتی هم برای گفتن ندارند. آنها شخصیت کودک را با کلماتی نظیر: لجباز، تنبیل و خودخواه توصیف میکنند. این یک حلقه معیوب است و راه به جایی نمیبرد. تغییر دادن شخصیت به مراتب از تغییر دادن رفتار مشکلتر است. وقتی برای تغییر دادن رفتار کودک تلاش میکنید، احتمال موفقیت شما بیشتر است. به بچه نگویید، «چه دختر خوبی». زیرا این جمله بدین معناست که هدف، عبارت است از خوب بودن در تمام اوقات؛ مسلم است که این انتظار غیر ممکن است. به جای آن میتوانید «من از طرز حرف زدنت با مایکل خوشم آمد». گفتن عبارت «پسر خوب» یا «دختر خوب» نمیتواند احساس مشخصی را به کودک القاء کند؛ مگر آن که کودک بتواند آن را با رفتارهای خویش ارتباط دهد؛ زیرا تصور هر کس از خود، بر پایه تصوری که از اعمالش دارد، استوار است.مشاوره کودک تلفنی
چگونه رفتار کودک را تحسین کنیم؟
موثرترین راه برای آموزش رفتار خوب، شکل دادن رفتار با تحسین است. این روش تربیتی، باید بهطور مداوم مورد استفاده قرار گیرد تا رضایت شما را از رفتارهای جدید فرزندتان نشان دهد.
از تحسینهای ویژه استفاده کنید
هدف از تحسین کردن، افزایش رفتارهای شایسته است پس شما باید بر رفتارهای خاصی که مورد قبولتان هستند، تاکید کنید. هرچه تحسین شما اختصاصیتر باشد، کودک درست بودن کارش را بهتر درک میکند و احتمال این که آن عمل را تکرار کند نیز بیشتر میشود. برای نمونه یک روز صبح متوجه میشوید که فرزندتان رختخوابش را مرتب کرده است، در همان حال نیز مشغول شانه زدن موهایش است. اگر به سادگی بگویید «از این که امروز صبح رختخوابت را جمع کردی خیلی خوشم اومد ممنونم.»
وقتی والدین برای یافتن نکته مثبتی در رفتار کودکشان دچار مشکل میشوند ما از آنان میخواهیم که از رفتارهای پسندیده کودکان خود یادداشتی تهیه کنند. ما والدینی را دیدهایم که فریاد میزدند: «هیچی برای نوشتن نبود!» اما بیشتر پدر و مادرها از مشاهده آن همه رفتارهای خوبی که نوشته بودند و از نقشی که از این یادداشتها در یادگیری روش تحسین داشت، شگفتزده میشدند.
وقتی شما از این روش استفاده میکنید، در پایان هر روز، یادداشتها را به کودکتان هم نشان دهید. این کار، روش خوبی برای صحبت کردن در مورد وقایع هر روز است و با این کار هر دو شما احساس خوبی خواهید داشت.
هر پیشرفتی را تحسین کنید
مراقب باشید تا به رفتارهای خوب کودکتان توجه کرده، آنها را تحسین کرده و بدین وسیله قدیم کوچک در جهت تربیت کودک بردارید. اگر به فرزند خردسالتان گفتهاید که باید اسباب بازیهایش را پس از بازی کردن با آنها مرتب کند ولی او قبلا هیچگاه این کار را انجام نداده است، پیشرفتهای کوچک او را نیز ستایش کنید.
برای نمونه، دفعه اول به خاطر برداشتن یکی از اسباب بازیها از کف اتاق و گذاشتن آن در کمد (در حالی که سه یا چهار تای دیگر را رها کرده است) از کودکتان تعریف کنید و به او آفرین بگویید: «چه کار خوبی کردی که کامیونترو توی کمد اسباب بازیها گذاشتی. بگذار کمکت کنم تا بقیهرو هم جمع کنی». دفعه بعد به خاطر جمع کردن دو قطعه از اسبابهایش از او تعریف کنید و همینطور ادامه دهید تا رفتار کودک اصلاح شود.
تصور کنید که فرنزد شما میخواهد همیشه مورد توجه باشد و تا وسط حرف شما نپرد نمیگذارد که مکالمه تلفنی خود را تمام کنید. بار اول که سی ثانیه منتظر شد، صحبت کردن را متوقف کنید و به خاطر این کارش از او تشکر کنید و قبل از آن که دوباره شروع به صحبت کنید، جوابش را بدهید. در فرصت مناسب بعدی برای زمان طولانیتری صبر کنید و سپس جوابش را بدهید. در واقع با این کار انتظار را در او شکل دهید. شاید مجبور باشید که کارتان را با توقعات کمتری آغاز کنید تا به هدفتان برسید.
هنگامی که رفتار جدیدی تثبیت شده است، برای حفظ آن به تحسین کمتری نیاز داریم و لازم نیست کودک در مورد آن رفتار به خصوص بهطور مداوم تمجید شود. در عوض، بهطور اتفاقی این کار را انجام دهید؛ مثلا هر پنج یا ده باری که کودک آن را انجام میدهد، از او تعریف کنید. این روش برای تقویت رفتار مزبور کافی است و به زودی برای هر دوی شما طبیعی خواهد شد. توجه داشته باشید که در مورد هر رفتاری ستایش را هرگز بهطور کامل متوقف نکنید.
بهطور مناسب و مقتضی تحسین کنید
برای دریافت پاسخهای بهتر، نوع تحسین را با سن و اخلاق کودک متناسب کنید. برای نمونه در آغوش گرفتن، بوسیدن و دیگر نشانههای عملی محبت همراه با کلمات مهرآمیز، برای کودکان خردسال موثرند. اما در مورد کودکان بزرگتر بهتر آن است که از پیامهای سری استفاده کنیم. زیرا این کودکان بیشتر دوست دارند بهطور خصوصی تشویق شوند. برای نمونه، میتوانید با یک چشمک یا اشاره دست نشان دهید که به عمل خوبش توجه کردهاید. بعدا میتوانید در مورد رفتار پسندیدهاش، با یکدیگر صحبت کنید.
بیشتر کودکان بزرگتر با لحن آمیخته با شوخی را به تعریف و تمجید مستقیم ترجیح میدهند. گفتن این جمله که «عجب مستخدم با سلیقهای اینجا بوده است!» پاسخ بهتری را در یک کودک دوازده ساله برمیانگیزد تا این جمله که «واقعا رختخوابت را خیلی خوب مرتب کردهای».
به نظر ما باید در مورد واکنشهای فرزندتان نسبت به تحسین، قضاوت کنید تا ببینید به هدف زدهاید یا خیر. اگر کودک تعریفهای شما را نادیده میگیرد، ولی بعدا آن رفتار خوب را تکرار میکند، درمییابید که ستایش موثر بوده است.
توجه: به خاطر داشته باشید که جملات تکراری خسته کننده میشوند. عبارات مشابهی که پشت سر هم استفاده میشوند، تاثیر خود را از دست میدهند؛ خلاق باشید. گاهی بهتر است یک یادداشت زیر بالش یا در کیف فرزندتان بگذارید و در آن از یک رفتار ناپسندش بهطور خاص شکایت کنید. یا اجازه دهید در حالی که با عصبانیت در مورد اعمال نادرستش با یک دوست صحبت میکنید، بهطور تصادفی حرفهای شما را بشنود.
برای تقویت اثرات تحسین میتوانید یک جایزه را نیز با آن همراه کنید. به کودک بگویید که از کدام کارش خوشحال شدهاید و به او وعده یک هدیه کوچک بدهید، ولی هدیه دادن را برای زمانهای خاص بگذارید تا همیشه منتظر آن نباشد.
بلافاصله کودک را تحسین کنید
تحسین کردن به خصوصی در مورد کودکان خردسال وقتی موثرتر است که بدون معطلی صورت گیرد. نگذارید تا بین رفتار پسندیده او و پاسخ شما فاصله زیادی بیفتد، اگرچه کودکان بزرگتر قادرند این فاصله زمانی را درک کنند.
معمولا فاصله بین عمل کودک و واکنش ما میتواند با یک اشاره کوچک به موضوع پُر شود. سپس در یادداشت روزانه رفتارهای خوب نوشته شود. وقتی این یادداشت را به او نشان میدهید، چیزی هم به عنوان تحسین بگویید. مثلا بگویید: «وقتی میبینم به خواهرت هم کاغذ نقاشی میدی، خیلی خوشحال میشم». البته لازم نیست که در یادداشتتان توضیحات کاملی بنویسید، بلکه رفته رفته عادت میکنید علامتی بگذارید که فقط برای خودتان معنی داشته باشد.
تحسین را با علاقه بیقید و شرط بیامیزید
در مواردی که کودک فقط هنگام تحسین شدن مورد توجه والدینش قرار میگیرد، به تدریج نسبت به آن احساس نیاز میکند. برخی از والدین نگران آنند که مبادا کودکشان فقط هنگامی که مورد توجه قرار میگیرند و تشویق میشوند، خوب رفتار کنند. برای رفع این مشکل، بهترین کار این است که پس از جا افتادن یک رفتار جدید رفته رفته از میزان تعریف و تمجید بکاهیم و آن را بهطور موردی انجام دهیم. زیرا هر وقت کودک عملی شایسته انجام میدهد، والدینش برای تشویق کردن او حضور دارند.
منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی ایران-مشاوره کودکان تلفنی:تحسین رفتار کودک
رفتار کودک,الگوی رفتاری کودک,تحسین رفتار کودک,
مشاوره تلفنی کودکان:عدم توجه به رفتار کودک در موارد خاص
اگر تصمیم گرفتید که در مورد یک رفتار کودک از روش نادیده گرفتن استفاده کنید، به هیچ وجه به آن واکنش نشان ندهید، چه زبانی و چه غیر زبانی. وقتی در حال انجام آن رفتار است، با حرکات صورت به او اشاره نکرده، حتبی نگاهش هم نکنید. وانمود کنید که مشغول انجام کاری هستید و اتاق را ترک کنید. اگر نمیتوانید از اتاق بیرون بروید، رویتان را به سمت دیگری برگردانید و تا وقتی که کودک به عملش ادامه میدهد، شما نیز این روش را ادامه دهید.
این روش بدین معنا نیست که با او به سردی رفتار میکنید، بلکه این خود نوعی توجه است. به او لبخند نزنید. زیرا این عمل شما، او را جسورتر نیز خواهد کرد. فقط آن قدر به کارتان مشغول شوید که به نظر آید به هیچ چیزی در اطرافتان توجه ندارید. یک پسر کوچک هنگامی که مقدار بیشتری از غذای مورد علاقهاش را میخواهد، عادت دارد که سرش را داخل بشقابش فرو کند و جیغ بکشد.
والدینش آموختهاند که با یکدیگر حرف بزنند و مثلا در مورد گرد و خاک روی شمعدانها یا رومیزی صحبت کنند و به این ترتیب گریه کردنش را نادیده بگیرند. در نهایت، وقتی کودک خردسال میفهمد که ممکن نیست بتواند از آن غذای به خصوص بیشتر بخورد، قاشقش را برمیدارد و به خوردن چیز دیگری مشغول میشود.
رفتار عجیب کودک و مشاوره تلفنی فوری
هر تلاشی را برای جلب توجه به عنوان علامتی از پیشرفت در نظر بگیرید و کوشش خود را برای بیتوجه نشان دادن به آن دو برابر کنید. رادیو را روشن کنید، نگاهی به پنجره بیندازید، در مورد کارهای روزانه با خودتان صحبت کنید. همه اینها راههایی موثر برای تداوم بیتوجهی هستند.
انتظار داشته باشید تا رفتارها قبل از بهتر شدن، بدتر شوند
وقتی برای اولین بار اقدام به نادیده گرفتن یک رفتار ناشایست میکنید، کودک شما تمام سعیاش را میکند تا توجهی را که قبا جلب میکرده، دوباره بهدست آورد. او از هر نظر بر شدت رفتارش میافزاید تا آنجا که مطمئن شود از شما پایخ دریافت خواهد کرد. ولی شما نباید تسلیم شوید. نگذارید حس کند که میتواند با رفتار احمقانهاش مثل گذشته شما را به تسلیم وادارد.
سعی کنید دفعات و مدت زمانی را که رفتار مزبور رخ میدهد، در نظر بگیرید تا بتوانید از پیشرفت در کار آگاه شوید. اگرچه ممکن است اینطور به نظر آید که کودک قصد دارد تا ابد بدخلقی و نقنق کند، اما وقتی طول مدت آنها را اندازه بگیرید، میبینید که بیش از چند دقیقه نمیپایند.
پس از چند روز متوجه میشوید که ابتدا دفعات بروز رفتار زننده کودکتان افزایش مییابد، اما به تدریج از آن کاسته میشود و در نهایت از بین میرود. وقتی متوجه میشوید که فرزند خردسالتان دیروز به خاطر آب نبات ده دقیقه گریه کرد، اما امروز هشت دقیقه، تشویق میشوید تا رویه را ادامه دهید. پاسخ «نه» شما به گریه یک کودک به خاطر شیرینی، فقط برای مدت کوتاهی برایش خاطره میشود و پس از مدتی آن را فراموش میکند.
پس این نکته را در ذهن داشته باشید که هرچه ثابت قدمتر باشید و بیتوجهی کاملتری نسبت به رفتار هدف داشته باشید، آن رفتار در زمان کوتاهتری فروکش خواهد کرد.
رفتارهای مطلوب را تقویت کنید
میتوانید برای سرعت بخشیدن در اصلاح رفتارهای نامطلوب، رفتارهای مطلوب را با تعریف و تمجید و جوایز تقویت کنید. برای نمونه، پس از آن که کودکتان گریهاش را قطع کرد و مشغول برداشتن اسباب بازیهایش شد، بدون معطلی به خاطر این رفتارش او را تحسین کنید و به او نزدیکتر شوید و نشان دهید که مجذوب کارش شدهاید. اگر گریه و بهانهگیری دوباره شروع شد به آن توجهی نکنید تا دوباره قطع شود.
اگر کودک با غذایش بازی میکند و شما آن را نادیده میگیرید، وقتی بازی را تمام میکند و چنگالش را به دست میگیرد، واکنش نشان دهید. به او بگویید که از نحوه غذا خوردنش خوشتان میآید.
گاهی میتوانید در حضور کودک مختلف، از رفتار مثبت کودک دیگر ستایش کنید. این کار ممکن است به تقلید کودک مختلف از کودک خوش اخلاق بینجامد. برای نمونه، خانم خانهداری را در نظر بگیرید که یکی از فرزندانش مرتبا از میز غذاخوری بالا و پایین میرود، در حالی که فرزند خردسال دیگرش، خیلی مودب روی صندلیاش نشسته است. مل صحیح این است که در حالی که وانمود میکنید از بالا و پایین رفتن آن کودک خبر ندارید، کودک دیگر را به خاطر رفتار شایستهاش تشویق کنید. یک احتیاط! اگر این رویه، رفتار نامطلوب را تشدید کرد، دست نگه دارید! اما آن را به خاطر داشته باشید. زیرا این روش، بالاخره در موقعیت دیگری جواب خواهد داد.
روش حل مشکل رفتار کودک
چگونه از روش «سوزن گرامافون گیر کرده» استفاده کنیم سعی نکنید که همیشه برای کودکی که جواب منفی شما را نمیپذیرد، دلیل بیاورید. این کودک آموخته است که با سماجت و پافشاری میتوان به نتیجه دلخواه رسید، بنابراین، آن قدر ادامه میدهد تا شما را تسلیم کند. این جمله او که «چرا نمیتونم برم بیرون؟» آن قدر تکرار میشود که سرسام میگیرد. به خصوص پس از آن که چندین بار دلیلش را برایش توضیح دادید.
عصبانی نشوید! زیرا عصبانیت اغلب به احساس تقصیر میانجامد تا موفقیت، به علاوه، هیچگاه نیز تسلیم نشوید. اگر روش نادیده گرفتن را دوست ندارید یا در استفاده از آن گیر کردهاید، از روش سوزن گرامافونگیر کرده استفاده کنید. ااس این روش آن است که در برابر خواستهای کودک، رفتاری مانند خودش ولی از نوع بزرگسالان داشته باشید.
برای نمونه، برایان را در نظر بگیرید؛ او برای یک خوراکی درست قبل از شام، در حال بهانه گرفتن است. شما فکر میکنید آن قدر که وانمود میکند گرسنه نیست و میخواهید که شامش را بخورد. اول علت تصمیمتان را به دقت برایش توضیح دهید، اما فقط یک بار. بعد اگر به دلایل شما توجه نکرد و بهانه گرفتن را از سر گرفت، همان توضیح را منتهی بهطور خلاصه تکرار کنید، «قبل از شام خوراکی نمیشه!»
اهمیتی ندارد که بهانههای برایان چقدر تکرار میشود، فقط بگویید، «قبل از شام خوراکی نمیشه» این روش به خصوص زمانی بیشترین تاثیر را دارد که به نظر آید کمترین توجهی به بهانههای کودک ندارید. این کار را ادامه دهید و جمله مزبور را پس از هر درخواست با آواز زمزمه کنید.
منبع:مرکز مشاوره-مشاوره تلفنی کودکان:عدم توجه به رفتار کودک در موارد خاص
رفتار کودک,مشاوره تلفنی کودکان,عدم توجه به رفتار کودک,
چگونه بیان احساسات را به کودکان آموزش دهیم؟
آموزش بیان صحیح احساسات کودک
آموزش بیان صحیح احساسات به کودکان می تواند یکی از مهم ترین نکات مورد توجه در امر فرزند پروری باشد.
کودکانی که بیان صحیحی احساسات را می آموزند، خواهند توانست به درستی از آن به عنوان بخش مهمی از هوش هیجانی در روابط خود استفاده کنند و رابطه ای شفاف، روشن و صریح را شکل دهند.
در نقطه ی مقابل، ناتوانی کودک در بیان احساسات که از آن با عنوان ناگویی هیجانی نیز یاد می شود می تواند تبعات درون فردی و بین فردی زیادی را به دنبال داشته باشد.
کودکان ناتوان در بیان هیجاناتی مانند غم، خشم، شادی و ترس، ممکن است واکنش های نامناسبی را برای غلبه بر احساسات انتخاب کند که مشکلات رفتاری درون فردی و بین فردی را رقم می زند.
در این مطلب قصد داریم تا شما را با کاربردی ترین شیوه های آموزش بیان احساسات به کودکان آشنا کنیم تا بتوانید فرزندانی با هوش هیجانی بالا پرورش کنید و از منافع آن بهره مند شوید.
آموزش بیان صحیح احساسات کودک
آموزش بیان صحیح احساسات کودک
پنج احساس اصلی را بشناسید.
غم، شادی، خشم، ترس و تعجب به عنوان پنج احساس اصلی انسان شناخته می شود.
احساسات فرعی دیگری از جمله حسادت، نفرت، چندش، شعف، عشق، رضایت، وحشت، تاسف و.. نیز وجود دارند که هر یک حالات خاصی را در انسان بر می انگیزد.
برای آموزش صحیح احساسات به فرزندتان لازم است در گام اول آن ها را به خوبی بشناسید.
در صورتی که به عنوان یک والد در شناسایی صحیحی این احساسات با مشکل مواجه هستید، بهتر است در ابتدا به یادگیری احساسات بپردازید.
به عنوان مثال در صورتی که همسرتان پس از طی یک روز کاری سخت به خانه بر می گردد و شما نمی توایند با توجه به حالات چهره اش، متوجه احساس او شوید، مشخص است که در درک احساسات نیازمند تمرین هستید.
چگونه بیان احساسات را به کودکان آموزش دهیم؟
احساسات تان را درست و به جا بروز دهید.
واقعیت این است که فرزندتان بهترین بیننده و ضعیف ترین مفسر است.
او به شیوه ی ابراز احساسات شما توجه می کند و به الگو برداری کامل از آن می پردازد.
به عنوان مثال در صورتی که فرزندتان ببیند در هنگام عصبانیت فریاد می زنید، با صدای بلند حرف می زنید، سکوت می کنید، داخل اتاق تان می روید و چیزی نمی گویید و یا قهر می کنید، او نیز با شیوه ی ابراز خشم شما همانند سازی خواهد کرد.
منبع:مشاور کو:مرکز مشاوره روانشناسی و مشاوره آنلاین-چگونه بیان احساسات را به کودکان آموزش دهیم؟
رفتار کودک,آموزش بیان صحیح احساسات کودک,آموزش کنترل خشم به کودک,
چرا کودکتان مو میکشد
برای همه پیش میآیید که بخواهند محیط و اطرافیان خود را به گونهای کنترل کند و هر کسی به روش خود این کار را انجام میدهد و تعجبی ندارد که کودک شما هم از همان ماههای ابتدایی زندگی خود بخواهد دیگر را کنترل کند و همه را متوجه خود کند، یکی از این راهها که خیلی هم ساده میباشد مو کشیدن بزرگسالان به وسیله کودک. برای این عمل او دلیل خاصی وجود ندارد ولی کودک فهمیده برای جلب توجه بزرگسالان آنها را به گونهای تحریک کند و مو کشیدن تنها راه میباشد.
محققین بر این عقیده هستند که مو کشیدن کودک همانند کلید روشن و خاموش کردن یک دستگاه برقی میباشد که میتوانیم آن را کنترل کنیم، کودک متوجه است زمانی مو کسی را میکشد او را از انجام کاری بازمیدارد مثلا زمانی که اسباببازیش را اگر کودکی دیگر میخواهد بردارد با کشیدن مو به او هشدار میدهد که این کار را نکند. محققین در علم مهارت شناختی کودک معتقدند که شرایط پیش آمده را کنترل میکند. مثلا میتوانید تصور کنید کودک همبازی او آخرین لوگو بازی را بر میدارد و او با کشیدن مو همبازی خود صدای او را در میآورد و بزرگترها را متوجه این عمل میکند و در این زمان بزرگترها وارد عمل شده و با یک لوگو دیگر این مسئله را خاتمه میدهند و همبازی او متوجه میشود تا دفعه دیگر هنگام برداشتن کمی فکر کند. شاید هم دیده باشید که کودک موهای خودش را میکشد، مطمئن او از یک مسئله عصبی است و اذیت میشود و اگر تلاش کردید و مشکلات پیش آمده را رفع کردید و باز هم این مسئله به دفعات زیاد و بیمورد تکرار شد میتوانید به یک پزشک مراجعه کنید.
با عادت مو کشیدن چه باید کرد
باید به کودک آموزش داد که با این روش به چیزی که میخواهد نمیرسد و باید این رفتار بد خود را ترک کند.
هیچ وقت نباید تصور کنیم که با حواسپرت کردند او میتواند این عادت را ترک کند باید به او آموزش دهیم مثلا زمانی جهت دریافت اسباببازی از همبازی خود مو میکشد بایستی اسباببازی را از او گرفته و به دوستش بازگردانیم و بگوییم «این کار زشت است و نباید مو بکشی» همین سخن کوتاه کافی است. چون کودکان در لحظه زندگی میکند بلافاصله بعد از هر رفتار زشت به او سریع تذکر دهیم و با ندادن اسباببازی او را متوجه کنیم که با مو کشیدن چیزی درست نمیشود.
منبع: مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-چرا کودکتان مو میکشد
عادت مو کشیدن کودک,آموزش کودک,رفتار کودک,
درمان روانشناختی کودکان با قصهدرمانی
زمانی که به گذشته خود میاندیشیم میبینیم قصه گفتن مادرها و مادربزرگها ذهن ما را نوازش میکرد و با زیبایهای کلام آنها شاد و خرسند میشدیم و زمانی از زندگی عادی خود دور میشدیم و همراه کلام آنها به دور دست سفر میکردیم و با ذهن کودکانه خود خیالپردازی میکردیم. هنگامی که از مادران سوال میکنیم از کجا این قصهها را میدانید، میگفتند مادران ما گفتهاند؛ بنابر این نتیجه میگیریم که این قصهسرایها از زمانهای دور انسانها را تحتتاثیر قرار داده است و هر زمانی مادری که میخواست کودک خودش را به آرامش برساند متوسل به قصههای که زبانبهزبان نقل شده، میشد تا صنعت چاپ توانست همین قصهها را جمعآوری کند و بصورت کتاب درآورد.
تاریخچه قصهگویی همواره با انسان بوده و اثرات مثبت و منفی هم به همراه داشته، گاهی یک قصه میتواند اثری در آینده کودک داشته باشد که دهها آموزش چنین اثری را ندارند.
برخی از کودکان دارای اختلالهای رفتاری میباشند. این کودکان معمولا رفتارشان با هم سنهای خود متفاوت است و دارای ویژگیهای خاص میباشند، میزان شرارت و شیطنت آنها از گروه سنیشان بیشتر میباشد. آنها توجهای به دیگران ندارند و حقوق آنان را زیرپا میگذارند و به طور کلی با هر قانون و قوانین مخالفت میکنند. این کودک در محیطهای اجتماعی کنترل بر رفتارهای هیجانی خود ندارند، مثلا نمیتوانند با هیجانهای فرهنگی، سنتی، قومی ارتباط برخورد کرد و این گونه رفتارها در اجتماع باعث میشود که تاثیر منفی برای او به جا بگذارد و نتواند سازگاری با محیط را تجربه کند، و اینگونه کودکان شدیدا در معرض افسردگی قرار دارند. عدم سازگاری با محیط در کودک باعث میشود که کمکم بدرفتاری با دیگران را شروع کنند و از محیطهای مختلف طرد شوند، و این عوامل باعث میشود که کودک کمتر در محیطهای مناسب آموزشی و فرهنگی قرار بگیرد و هر روز وضعیت کودک ناهنجارتر میشود و حتی بزرگترها هم تحمل ندارد و متوسل به تنبیه کودک میشوند.
قصهدرمانی را نمیتوان به عنوان یک روش درمانی محسوب کرد، در قصهدرمانی میتواند خیلی نامحسوس کودک را همراهی کند که ادبیات و روش زندگی خود را تغییر دهد و رفتهرفته خود را در آن قصههای شیرین ببیند و از کجرویهای زندگی خود را تغییر دهد و از آن قصهها روشهای جدید چگونه زندگی کردن را میآموزد بدون آنکه به او امر شود و او یاد میگیرد که چگونه با دیگران روابط اجتماعی و خوب را برقرار کند. بیشتر کودکان از شخصیتهای قصهها و افسانهها تاثیر میپذیرند و خود را در آنها مییابند و سعی میکنند به شخصیت آن افراد نزدیک شوند و در رفتارهای خود را اصلاح میکنند، قصه تقویت قدرت فهم و بیان، پرورش خلاقیت، آموزش زبان و افزایش گنجینه واژگان کودکان نیز از دیگر تأثیرهای آموزشی و تربیتی داستانسرایی بهشمار میروند.
منبع: مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-درمان روانشناختی کودکان با قصهدرمانی
تربیت کودک,رفتار کودک,قصه درمانی,
رابطه محبت والدین در بروز خلاقیت در کودکان
خانوادهها همیشه به آن فکر میکنند که چگونه میتوانند یک کودک خلاق و ایده دارد تربیت کنند، و همیشه این خلاقیت را در کودک خود جستجو میکنند و به این فکر نمیکنند که شاید این خلاقیت در کودک که آنها آرزومند هستند یک بستر مناسب برای بروز آن نیاز دارد. محققین در این رابطه دریافتهاند رابطه محبتآمیز بین افراد خانواده پدر و مادر به همدیگر و متقابل به فرزندان خود زمینه بروز خلاقیت آنها میشود.
هنگام گفتوگو با کودک باید توجه داشته که حرفها و حرکتهای او، همه برای کودک تازگی دارد و او دوست دارد والدین و اطرافیان به آن رفتار و گفتار توجه کنند و مورد تشویق قرار گیرد و همین توجههای به رفتارهای کودک هر چند خیلی کوچک باعث میشود که سعی کند تا رفتار خوب دیگری از خود نشان دهد و همین باعث بالا رفتن اعتماد به نفس و تقویت خلاقیت در او میشود.
همچنین میتوان بیان داشت که بهترین تشویق برای کودک به خاطر کار و گفتار خوب وی، لحن خوب و چهره خندان والدین در قبال آن رفتار کودک میباشد و همواره کودک را با ملایمت تشویق به کارهای خوب و خوبتر مینماید تا این رفتار دلنشین والدین برای او موجب شود تا بیندیشد که چگونه این شادی پدر و مادر خود را دو چندان نماید.
والدین باید بدانند که هرگز نباید کودکان را در برابر فامیل و دیگر نزدیکان مورد شماتت قرار دهند و بالعکس باید آنها را برای کارهای خوبی که انجام میدهند و هر چند جزئی مورد تشویق قرار دهند و کارهای خوب او را بیان دارند و کودک احساس کند که واقع در یک جامعه میتواند نقش خوب و مثبت داشته باشد.
منبع: مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-رابطه محبت والدین در بروز خلاقیت در کودکان
تربیت کودک,تنبیه,رفتار کودک,
آمادگی کودک برای تولد خواهر یا برادر
در هنگام متولد شدن کودک دیگر در خانواده متداول ترین نگرانیهای والدین سازگاری بچهها با به دنیا آمدن یک خواهر یا برادر و انس گرفتن آنها با یکدیگر میباشد. تولد فرزندی جدید، استرس مهمی برای کودک است و بروز برخی واکنشها در خواهر و برادر نشان میدهد که در حال کنارآمدن با این استرس هستند. رابطه کودک خردسال با فرزند تازه متولد شده خود رابطه ضد و نقیضی است چون اکثر کودکان با تولد خواهر یا برادر واکنشهای مثبت و منفی نشان میدهند.
واکنشهای کودک در این حالت عبارتند از: بیشترشدن دفعات ایستادن مقابل والدین، عصبانیت و پرخاشگریاو افزایش مییابد، اضطراب جدائی و رفتارهای پر استرس از قبیل ناخن جویدن، شب ادراری، بهانهجویی و … پناه بردن به شیشه شیر، پستانک و سایر رفتارهای نشانگر «واپسروی». والدین معتقدند که فرزند بزرگتر نسبت به فرزند نورسیده پرخاشگری میکند، ولی عکس این اعتقاد صادق میباشد زیرا رفتار پنهان یا آشکارفرزند بزرگتر بیشتر به والدین معطوف است تا به فرزند نورسیده.
محققین بیان میدارند که پس از تولد فرزند دوم، تغییرات قابل توجهی در رابطه والدین با فرزند اول رخ میدهد. این امر که مادرها به دنبال تولد فرزند دوم طبیعی است و وقت کمتری برای فرزند اول بگذارند و این پدرها هستند وقت بیشتری صرف فرزند اول کنند. بنابر این رابطه مادر- کودک در این زمان دچار تغییر میشود و تعجبی هم ندارد که تقریبا ً تمام کودکان خردسال به تولد فرزند جدید در خانواده واکنش منفی نشان بدهند و این واکنشهای منفی اغلب بچهها، ظرف 4 ماه کاهش مییابد و ظرف یک سال برطرف میشود. اما این سوال بالینی مهم پیش میآید که چرا بعضی کودکان به نحو مناسب و کافی با تولد فرزند جدید در خانواده سازگار نمیشود.
شناختن متغیرهایی تاثیر گذارد بر سازگاری کودک با تولد خواهر و برادر جدیدش سخت است و مهمترین عوامل عبارتند از خلق و خوی کودک، سن کودک هنگام تولد خواهر یا برادر جدید، وضعیت روانی مادر، کیفیت رابطه پدر و مادر.
کودکان (به ویژه پسرها) بیشتر واکنش اضطرابی بروز میدهند، و در این هنگام مشکل خلق و خو دارند برای مثال عنق هستند یا واکنش هیجانی شدید نشان میدهند، گوشهگیر میشوند و واکنش آنها تداوم مییابد و سختتر با شرایط سازگار میشوند. این وظیفه والدین است که نگاه پیشگیرانه داشته باشند، در مورد سازگار شدن کودک با تولد خواهر و برادر چون کودکانی یاد میگیرند در همان ماههای اول با این اتفاق سازگار شوند در روابط تنگاتنگ و صمیمی خود با خواهر و برادر مهارت اجتماعی و شناختی مهمی را میآموزند که بعدا با خواهر و برادر خود کمتر اختلاف خواهند داشت. والدین باید فرزند بزرگ خود را برای تولد فرزند جدید آماده کنند. البته اینکه آماده کردن کودک را از چه زمانی شروع کنند به کودک بستگی دارد.
منبع: مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-آمادگی کودک برای تولد خواهر یا برادر
رفتار کودک,فرزند جدید,مشاوره کودک,