یک بازی برای بالا بردن خودآگاهی
کنترل از دور:
این بازی خود آگاه بودن را بالا می برد، چرا که بچه ها را ملزم می کند دقت کرده و مطابق دستورالعمل، رفتار بکنند.
ابزارهای مورد نیاز:
دستگاه کنترل از راه دور
نحوه انجام بازی:
برای بچه ها توضیح بدهید که شما کنترل از راه دور دارید و این کنترل دکمه هایی دارد که به این شکل کار می کند:
حرکت: حرکت به جلو با سرعت مطمئن (عادی)
حرکت سریع: حرکت کردن با سرعت
عقب رفتن: عقب رفتن محتاط
حرکت آرام: به آهستگی حرکت نمود
ایست: اتمام بازی
مکث: توقفی کوتاه
از بچه ها بخواهید که از دستورالعمل پیروی نمایند.
پیشنهاد:
بوسیله کلید مکث و حرکت آهسته، شما قادر هستید شکل های حرکت را به خصوص در زمان هایی که بچه ها بیش از حد هیجان زده هستند کنترل نمایید و آن ها را آرام کنید. بعضی وقت ها به بچه ها اجازه دهید کنترل در دست خودشان باشد. این تمرین منجر به این می شود که رفتار خود- کنترلی در آن ها تقویت شود.
بیشتر بخوانید:
انواع بازی در کودکان
بسته بازی درمانی
یک بازی برای تقویت همکاری
بازی های تقویت اعتماد به نفس
منبع:کانون مشاوران ایران-یک بازی برای بالا بردن خودآگاهی
خودآگاهی در کودک,بازی در کودکان,روانشناسی کودک,
اصول درست صحبت کردن و گوش دادن به کودک
تا می توانید با کودک خود حرف بزنید و به او گوش کنید
همانطور که می دانیم کودکان بی نظیرند. در جهت شناختن کودک خود عمل کنید، و فراموش نکنید شناسایی آنچه کودک شما را عصبانی و برافروخته می کند می تواند به شما در پیشگیری از عصبانیت و ناراحتی قبل از حادث شدن شرایط بروز این حالات کمک کند.
صحبت کردن با کودک و گوش دادن به حرفهایش می تواند به آنها کمک کند تا به خوبی آنچه پیش می آید را درک کنند:
برای مطالعه بیشتر: صحبت با کودک و نوجوان در مورد اضطراب
زبان: سعی کنید از عبارات مثبت استفاده کنید. آنچه می خواهید کودک با خواست خودش انجام دهد را به او بگویید نه آنچه او باید انجام دهد. به جای گفتن “اینجوری شلوغ کاری نکن” سعی کنید بگویید “لطفاً اسباب بازی هایت را مرتب کن.” این یک از نمونه فرزندپروری مثبت است.
تن صدای خود را تغییر دهید: تن صدای شما ابزار قدرتمندی است. گاهی اوقات تغییر تن صدا یا درجه صدا می تواند برای توقف وضعیت آشفته یا مبادرت کودک شما به انجام کاری که شما می خواهید کافی باشد. این کار می تواند به طور برابری برای کودکان بزرگتر هم کارآمد باشد. اگر واکنش یا صحبت کردن شما به طرز کاملاً متفاوتی با آنچه مورد انتظار کودک شماست تفاوت داشته باشد او ممکن است متعجب شود.
گوش دادن: کودک شما زبان جدید و نیازهایش را محک می زند بلکه شنیده شوند.کودک خود را به صحبت کردن با خود ترغیب کنید و درکنارش بنشینید؛ آنها با این کار راحت تر خواهند توانست با شما صحبت کنند و به حرفهای شما گوش کنند به شرطی که خواسته های آنها را به تعویق نیندازید.
احساسات: به کودک خود کمک کنید بتواند از عباراتی برای استفاده کند که توصیف کننده حالی که دارد باشد، حتی اگر زمان می برد، مثلا احساس غم دارم، عصبانی هستم و ….
توضیح: اگر شما مجبورید نه بگویید با آوردن دلیل و راهکارهایی خوب، “نه” بگویید “الان سارا داره با عروسک بازی می کنه بیا با هم بگردیم عروسک دیگه ای برات پیدا کنیم “.
کودک خود را درگیر کنید: تا جایی که ممکن است با آنها در مورد قوانین و آنچه شما از آنها انتظار دارید صحبت کنید. “رو راست باشید”.
بحث: همانطور که کودکان شما بزرگتر می شوند قوانین وضع شده را با آنها در میان بگذارید.
منبع:کانون مشاوران ایران-اصول درست صحبت کردن و گوش دادن به کودک
صحبت کردن با کودک,کودک,روانشناسی کودک,
۵ دلیلی که باید هر شب برای کودکتان کتاب بخوانید
برای کودکان ۳ تا ۸ سال
زمانی که کودکتان را به سوی رختخوابش می برید معمولا برای یک استراحت جانانه آماده می شوید! اما قبل از نثار آخرین بوسه، چیز دیگری لازم است انجام دهید: برایش یک داستان بخوانید. موسسه اقتصاد کاربردی و پژوهش اجتماعیملبورن، و بیمارستان کودکان سینسیناتی هردو می گویند که مهارتهای ادبی و ریاضی کودکانی که ۳ الی ۵ بار در هفته کتاب می خوانند افزایش می یابد. خواندن داستان به وقت خواب تا حدی شبیه پول گذاشتن در بانک و مشاهده ی زیاد شدن آن است. اینجا ۵ دلیل آورده شده که شما بایستی قبل از خاموشی چراغها، برای کوچولویتان داستان بخوانید.
بخوانید: داستان های کودکانه سایت کودک و نوجوان
رابطه محکمتری بسازید
خواندن یک فصل قبل از خواب، وقت رو در رو شدن دونفره یشماست. هیچ ایمیل، کار روزمره، یا تلویزیونی نیست که حواس تان را پرت کند: فقط شما دو تابرای به چنگ آوردن کمی تخیل باهمید.بچه ها هرچه بزرگتر می شوند، سخت تر می توان فضای صمیمانه ی فارغ از مزاحمت پیدا کرد، پس کتاب خواندن شبانه راه شگفت انگیزی برای مستحکم کردن پیوندتان است و به هردویتان چیزی می دهد که با دانستنش درباره همدیگر هیجان زده شوید.
دایره لغات را افزایش دهید
اینکه فرزندتان را در معرض زبان بگذارید ثابت کرده است که دایره لغات شان را توسعه می دهد.کودکتان با لغات جدید و شیوه های مختلفی آشنا خواهد شد که وقتی بداند از آن استفاده خواهد کرد. دایره لغات گسترده، اعتماد به نفس را بالا می برد. درتماس بودن با زبان، تاثیر اجتماعی مثبتی روی کودکان دارد و فرزند شما وقت صحبت کردن در خانه و کلاس، احساس خوب بودن و اعتماد بخود خواهد کرد و این امر حس ناکامی را از بین می برد. برای این کار می توانید در مورد بهترین کتاب های کودک جهان اطلاع کسب کنید.
اخلاقیات را بشناسانید
کتابهای کودکان طرفدار اخلاق خوبند!
خرگوشها با فیلهای صورتی درگیر می شوند، یک جوجه اردک پررو ارزش صداقت را یاد میگیرد، و اتفاقات همینطور جلو می رود. هر شب شما با همدیگر داستانی می خوانید وارزشهای درست و غلط رابه کودکتان یاد می دهید.درباره اهمیت مهربانی و اینکه چرا باید به فکر بقیه هم بود آموزش می دهید. بهترین بخش قضیه این است که این درسها به صورتیکاربردی که کودکتان بتواند بفهمد برایش اثبات می شوند، نه به شکل سخنرانی های سختگیرانه از جانب یک بزرگسال.
تخیلشان را بارور کنید
رها کردن آنان در دنیاهای جدید و خیالی بواسطه ی ورقهای کتاب مورد علاقه شان به آنان کمک خواهد کرد تا یاد بگیرد تخیلش را بکار اندازد.بنگرید که چطور صفحات یک کتاب به دنیای خارج، به حیاط پشتی یا یک تصویر دقیق نقاشی شده وارد می شود.کودکتان یاد می گیرد که تمرکز کند و به توصیفات شما در حین مطالعه،دقیق گوش کند تا در ذهنش خیال بافی کند. هر زمان که یک کارت تولد دست ساز از فردی که شما تقدیرش می کنید دریافت می کنید، این، مهارتی اساسی برای خلاق بودن است!
بیشتر بخوانید: لذت بخش کردن کتاب خواندن در تابستان
سرگرم کننده است!
شاید فراموش کرده باشید که حرف ان کودک کوچک در مورد لباس جدید پادشاه یا کاری که شنل قرمزی کرد چه هیجانی برای شما داشت، اما با مطالعه هر شب داستانها، شما با آن کلاسیک های شگفت انگیز آشنا شده و مثل یک بچه از آن لذت خواهید برد. زندگی شما بعنوان یک بزرگسال با افکار “بالغ” مهمی پر شده است ولیبرای شما و کودکتان جالب است که هرشب با او دل به دریا بزنید. اوقات سرگرمی همواره برای کودکتان مهم است ولی برای شما هم به همان اندازه اهمیت دارد، چه راهی بهتر از این؟ انگار که در حال خوشگذرانی با یک تعداد دوستان اهل داستان دوران کودکی تان هستید!
یکی از مهمترین کارهای والدین، تأمین فرزندانشان با ابزارهایی است که آنان را سوق می دهد تا آدمهایی فوق العاده شوند. خواندن، ابزارهای یادگیری آموزشی و اجتماعی وعاطفی باارزشی ارائه می دهد که تحقیقات نشان می دهد که برای رشد کودکتان، و برای شما پایه محکمی فراهم خواهد کرد.
منبع:کانون مشاوران ایران-۵ دلیلی که باید هر شب برای کودکتان کتاب بخوانید
افزایش مطالعه در کودکان,کتاب خواندن کودکان,روانشناسی کودک,
روانشناسی کودکان:کودکان و مشکلات صبحگاهی
اگر روز آغاز خوبی داشته باشد، امکان بیشتری وجود دارد که هم والدین و هم بچهها روز خوبی در پیش داشته باشند. با این حال، ما اغلب چنان گرفتار عادتها و وظایفمان در زمینه بیدار کردن به موقع، مراقبت از بهداشت کودک، فراهم آوردن غذا، رسانیدن کودک و رتق و فتق امور هستیم که این درگیریهای اجتنابناپذیر صبحگاهی میتوانند تمام روز را خراب کنند.
در این مقاله کوشش خواهیم کرد تعدادی از مشکلات والدین و کودکان که معمولا موجب گرفتاریهای صبحگاهی میشود و همچنین راههایی که میتوان از آنها اجتناب کرد یا تغییرشان داد را مورد بحث قرار دهیم. هنگامی که راههای پیشنهادی را امتحان کردید، مشاهده خواهید کرد که این راهحلها چه تغییر عمیقی در شروع برنامههای روزانه خانواده شما و همچنین دیدگاه مثبتتر اعضاء خانواده نسبت به یکدیگر و نسبت به روز در پیشرو، ایجاد خواهد کرد.
نظر مشاور کودک در مورد کودک سحرخیز
کودکانی که صبحها خیلی زود از خواب برمیخیزند: زمانی که کودک شما صبحها چنان زود از خواب برمیخیزد که باعث دردسر شما میشود، چه کاری میتوانید انجام دهید؟ اگر کودک شما با زود برخاستن، خواب شما را برهم میزند و یا با پرسه زدن خودسرانه در اطراف خانه موجب نگرانی شما میشود، میتوانید به او یاد دهید که در چنین مواقعی دوباره به خواب برود و یا به آرامی در رختخواب خود بازی کند. ولی در درجه اول باید بررسی کنید که آیا میزان خواب او کافی است یا نه.
واقعیت این است که بعضی از کودکان به خواب بسیار کمتری نسبت به کودکان دیگر نیاز دارند. میزان خواب کافی در مورد یک کودک میتواند دوازده ساعت و در مورد کودک دیگر هشت ساعت باشد. گاهی کمخوابی میتواند نشانگر فعال بودن بیش از حد باشد ولی معمولا صرفا نمایانگر تفاوت بین افراد است. اگر میزان خواب کودک شما آن قدر نیست که روز را به خوبی بگذراند، وظیفه شما این است که به او یاد بدهید هنگامی که از خواب برمیخیزد،
چطور مجددا به خواب برود و یا این که چطور بیشتر بخوابد. ولی اگر با این مقدار خواب، کاملا راحت و شاداب است وظیفه شما این است که به او یاد دهید تا رسیدن موقع مناسب برای بیدار شدن سایرین، در یک مکان امن و یا رختخواب به آرامی و بدون سروصدا بازی کند.روانشاسی کودک
تعیین وضعیت خواب کودک
با پرسشهای زیر میتوانید وضعیت کلی خواب کودک را تعیین کنید:
۱- آیا کودک همیشه نسبت به همسالانش کمتر میخوابد؟
۲- هر شب چند ساعت میخوابد؟
یک هفته میزان خواب شبانه کودک را یادداشت کنید و سپس میانگین آن را محاسبه نمایید. متوسط خواب شبانه کودک چقدر است؟
۳- آیا میزان خواب کودک هر شب تقریبا یکسان است و یا این که تفاوت زیادی بین مقدار خواب او در شبهای مختلف وجود دارد؟
۴- آیا معمولا کودک صبحها شاداب است؟ آیا تا هنگام خواب بعدازظهر یا خواب شب «دوام» میآورد و یا این که مجددا به خواب میرود؟
اگر میزان خواب شبانه کودک تقریبا هر شب به یک اندازه است و معمولا صبحها شاداب است، احتمالا خوابش کافی است و تنها باید آموزش ببیند که وقتی شبها به خواب نمیرود یا این که صبحها زود از خواب بیدار میشود، به آرامی در رختخواب بازی کند. اگر کودک به خواب بیشتری نیاز دارد، میتوانید روشهای زیر را به کار گیرید تا با تغییر عادتهای خوابیدن، کودک بتواند بیشتر بخوابد:
آموزش زمانبندی خواب به کودک
چطور به کودکان آموزش دهیم که بیشتر بخوابند. بعضی از کودکان به راحتی به خواب میروند، ولی عادت دارند قبل از ساعت مقرر از خواب برخیزند. راه حلهای زیر میتوانند به چنین کودکانی بیاموزند چطور تا رسیدن ساعت مناسب برای بیدار شدن، مجددا به خواب روند.
قاطع باشید. هنگامی که کودک زود از خواب برمیخیزد، با قاطعیت از او بخواهید که دوباره بخوابد و یا این که تا هنگامی که به سراغش نرفتهاید در رختخواب بماند. در مورد بعضی از کودکان همین کافی است؛ البته به شرط آن که کودک حس کند شما واقعا این حرف را جدی میزنید.
انتظار معجزه نداشته باشید. بیشترین چیزی که میتوانید انتظار داشته باشید، افزایش تدریجی زمان خوابیدن است. اگر کودک نوپای شما ساعت ۶ صبح از خواب برمیخیزد، از او انتظار نداشته باشید که روز بعد ساعت ۸ صبح از خواب برخیزد. اگر فردای آن روز ساعت شش و پانزده دقیقه و روز بعد ساعت شش و سی دقیقه از خواب برخیزد، پیشرفت زیادی کرده است. سعی کنید در این مورد به تدریج به حالت ایدهآل برسید.
به کودک اطمینان خاطر بدهید. بعضی از کودکان نگران این هستند که مبادا بیش از حد بخوابند. آنها را مطمئن کنید که در صورت لزوم آنها را از خواب بیدار خواهید کرد. و یا این که بالای سر آنها ساعت زنگدار بگذارید.
قانون «پنج دقیقه صبر کن» را اجرا کنید. احتمالا شما نیاز دارید که به جای کودک، خودتان را تقویت کنید. هنگامی که صدای گریه و یا حرکت کردن کودک را شنیدید، سریعا سراغ او نروید. ابتدا پنج دقیقه صبر کنید و سپس به اتاق او بروید؛ مگر مواقعی که فکر مبیکنید کودک واقعا مشکلی دارد. بعد از چند روز میبینید که کودک بلافاصله یا کمی بعد دوباره به خواب میرود. اگر هنوز زود از خواب برمیخیزد، دوباره این قانون را به کار ببرید.
به کودک پاداش دهید. در مورد کودکی که حرفها را به خوبی میفهمد، میتوانید از پاداش دادن استفاده کنید. این روش معمولا در مورد کودکان بالای سه سال به خوبی موثر واقع میشود. برای کودک اهداف جزئی انتخاب کنید تا به تدریج به آنها برسد.
اگر به عنوان پاداش به کودک یک اسباببازی میدهید، اطمینان حاصل کنید که اگر بدون حضور شما با آن بازی کند، خطری او را تهدید نمیکند. کودکان را با اسباب بازیهایی که به راحتی از یکدیگر جدا میشوند و به صورت اجزاء کوچک قابل بلع درمیآیند، تنها نگذارید. همچنین در مورد اسباب بازیهایی که سیم دارند احتیاط کنید. ممکن است بخواهید که جدول جایزره را با مورد بعدی (تمرین مثبت) همراه کنید.
منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی ایران-روانشناسی کودکان:کودکان و مشکلات صبحگاهی
بیماری جسمی کودکان,بیماریهای دوران کودکی,روانشناسی کودک,
کمک به کودکی که تازه خواندن را می آموزد
کودکان خواندن با سرعت های بسیار مختلف را یاد می گیرند. برخی در کودکستان به طور مستقل توانایی خواندن را دارند برخی دیگر نیازمند گذراندن یک سال تمام یا آموزش بیشتری برای مهارت های کلمه سازی و آوایی هستند. اگر کودک شما از مشاهده کردن خواندن خود ناراحت است بهترین روش برای گفتن زمانی است که متوجه می شوید کودک شما مشکل دارد. به خاطر داشته باشید که خوانندگان مبتدی نمی توانند کتاب ها را بدون اشتباه بخوانند یا قادر به صداکشی هر کلمه نیستند. کودک شما ممکن است نیاز به کمک بیشتری داشته باشد اگر او:
علاقه ای به کتاب ها نشان نمی دهد. دکتر سوسان گلزر کارگردان برنامه فارغ التحصیلی دانشگاه ریدر درهنرهای زبان خواندن می گوید: “فقدان علاقه می تواند اجتنابی باشد”
هنگام خواندن بدخلق و دلسرد می شوند
سعی در فهم ساختار اساسی کتاب (جلد کتاب یا پشت آن) و یا حرکت راست به چپ در متن ندارند .
الگوهای اصلی کلمات را تا آخر دنبال نمی کنند (بعد از این مجموعه چه چیزی می آید: بزرگ، کوچک، بزرگ، کوچک،……. ).
اگر به نظر می رسد کودک شما در یادگیری خواندن مشکل دارد خود یا کودک را سرزنش نکنید. ریشه این مشکل کودک شما می تواند در مشکلات بینایی یا شنوایی، رویکرد آموزشی معلم، قابل فهم نبودن مطالب براساس سن او باشد. گلزر می گوید”من هرگز نمی گویم کودک شکست می خورد”. منظور من کتابی است که باعث عقب ماندن کودک شده است.
اینجا شش مرحله ای که می تواند برای بازشناسی و اصلاح مشکل کارآمد باشد در نظر گرفته شده است:
خواندن کودک خود را تماشا کرده و به آن توجه کنید.
حیطه های دشوار را یادداشت کنید: آیا او در بازشناسی کلمات آشنا مشکل دارد؟ او بارها یک کلمه را به طور مکرر غلط تلفظ می کند؟ زمان زیادی را به حدس زدن متن اختصاص می دهد؟ سعی نکنید او را اصلاح کنید؛ هدف شما مشاهده است.
با کودک صحبت کنید بدون اینکه زیاد نگران یا ناامید به نظر برسید.
شما قصد ترساندن کودک از کتاب ها را ندارید. از کودک خود در مورد مدرسه بپرسید. آیا معلم در کلاس تند تند راه می رود؟ کتاب ها خیلی سخت است؟ بدون اینکه کودک خود را با دیگر کودکان کلاس مقایسه کنید سعی کنید اطلاعاتی کسب کنید. نگویید”آیا همه کودکان سریع تر از تو می خوانند؟”بلکه بپرسید”آیا معلم هنگام خواندن کلاس را گروه بندی می کند؟”
با معلم کودک خود یا با یک متخصص در زمینه خواندن ملاقات داشته باشید.
قبل از رفتن سوإالات را آماده کنید و هر مشکلاتی که در منزل در کودک خود مشاهده کرده اید را بیان کنید. آنچه فکر می کنید مشکل است ممکن است برای خوانندگان مبتدی مشکلی عادی باشد. در مورد برنامه درسی خواندن و هر گونه ارزشیابی های خواندنی که برای کودک اختصاص داده شده است را، از معلم بپرسید. معلم می تواند به شما در مورد سطوح خواندن اطلاعاتی بدهد، و بر اساس آزمون های گرفته شده کمک هایی را ارائه دهد.
منبع:کانون مشاوران ایران-کمک به کودکی که تازه خواندن را می آموزد
روانشناسی کودک,یادگیری خواندن,خواندن کودک,
پرخاشگری کودکان در سنین مختلف
پرخاشگری کودکان، علت پرخاشگری کودکان زیر ۳ سال، علت پرخاشگری کودکان ۵ ساله، علت پرخاشگری کودکان ۴ ساله، پرخاشگری در کودکان ۷ ساله، علت پرخاشگری کودکان ۱۰ ساله و سؤالات دیگر والدین در این مقاله توضیح داده شده است. پرخاشگری رفتاری خصومتآمیز و غیردوستانه است که در طی آن فرد تمایل دارد به دیگران صدمه و یا آسیب برساند. معمولاً کودکان خیلی سریع ناامید و مأیوس میشوند و پرخاشگری را مطابق با سنشان به شیوههای متفاوتی نشان میدهند. در اینجا دو شیوهٔ پرخاشگری مطرح شده است:
پرخاشگر ابزاری، که شئ محور است.
پرخاشگری خصومت آمیز یا ارتباطی، که شخص محور است.
علائم پرخاشگری کودکان
اگر نشانه های زیر به مرور در فرزندتان دیده می شود، حتما باید از مشاور کمک بگیرید:
اغلب عصبانی است.
بسیار تحریک پذیر یا تکانشی است و در تمرکز کردن مشکل دارد.
به راحتی ناامید میشود.
به کودکان یا بزرگسالان دیگر حمله فیزیکی میکند.
غالباً مجادله گر یا عبوس است.
در مدرسه عملکرد ضعیفی دارد یا نمی تواند در کلاس درس یا سایر فعالیتهای سازماندهی شده شرکت کند.
در شرکت در موقعیت های اجتماعی و دوست یابی مشکل دارد.
مدام با اعضای خانواده دعوا می کند و اختیارات والدین را نمی پذیرد.
اغلب مسئولیت رفتار نادرست خود را انکار می کند و دیگران را مقصر می داند.
علت پرخاشگری کودکان زیر ۳ سال
در این دوره سنی، کودکان نسبت به هر شیء که در اطرافشان وجود دارد، احساس مالکیت میکنند و فکر میکنند تمام لوازم اطرافشان متعلق به آنهاست. پرخاشگری در این دوره سنی شیء محور یا ابزاری است و غالباً بهخاطر بهدستآوردن چیزی رخ میدهد. برای درک بهتر شیوه های ابزار پرخاشگری کودکان (از تولد تا سه سالگی) به مثال های زیر توجه کنید:
کودکی را میزند تا بیسکویت او را بگیرد.
کودکی را به زمین هل میدهد تا با قطارش بازی کند.
عروسک کودک دیگر را بهزور میگیرد.
دوستش را هل میدهد تا بتواند کنار پنجره ماشین بنشیند.
علت پرخاشگری کودکان ۴ ساله
تروما، شرایط خانواده و برخی از سبکهای فرزندپروری (مانند تنبیه شدید و متناقض) احتمال پرخاشگری کودک ۴ ساله را افزایش میدهد و باعث اختلال در زندگی او میشود. مسائل کنترل خشم کودکان اغلب به این دلیل اتفاق میافتد که نمیدانند چگونه با ناامیدی یا سایر احساسات ناراحتکننده خود کنار بیایند، آنها هنوز مهارتهایی را برای حل مشکلات بدون ناراحتی یاد نگرفتهاند؛ بنابراین ممکن است پرخاشگر شوند.
علت پرخاشگری کودکان ۵ ساله
در این سن، کودکان مهارتهای شناختی و کلامی را کسب میکنند. معمولاً کودکان مهارتهای جدید را که آموختهاند در رفتارهای پرخاشگرانه نیز به کار میگیرند. آنها پیامدها و نتایج رفتار پرخاشگرانه را میفهمند، بنابراین اگر رفتار پرخاشگرانه به طور مثبت تقویت شود، آن رفتار میتواند دائماً تکرار شده یا شدت پیدا کند و یا آنکه آن رفتار هم تکرار شود و هم شدت یابد.
در این دوره سنی، پرخاشگری ابزاری هنوز وجود دارد و علاوهبرآن پرخاشگری شخص محور نیز میشود.
پرخاشگری بیشتر خصومتآمیز یا ارتباطی است و هدف آن صدمهزدن به فردی دیگر برای کسب تسلط و گرفتن انتقام است.
برای درک بهتر شیوه های ابزار پرخاشگری کودکان سه تا پنج ساله به مثال های زیر توجه کنید:
کودکی، کودک دیگر را با مشت و لگد میزند بهخاطر آنکه، آنچه را که از او میخواسته انجام نداده است (مسلطشدن).
گوشی هدفون خواهر یا برادرش را خراب میکند، چون آنها اجازه ندادهاند تا سی دی مورد دلخواهش را تماشا کند (انتقامجویی).
کودک شروع به بدگویی در مورد کودکی میکند که از او میترسد، یا وقتی با او مواجهه میشود احساس تهدید میکند.
پرخاشگری کودکان
رفتار با کودک پرخاشگر ۶ ساله
طبیعی است که کودکان خردسال گاهی اوقات ضداجتماعی، سرکش، و حتی بهصورت کلامی پرخاشگر باشند و برای کودکان عصبی تا سن حدود ششسالگی نیز گاهی طبیعی است که از نظر فیزیکی پرخاشگر باشند.
پرخاشگری در کودکان ۷ ساله
از مهمترین عوامل پرخاشگری در کودکان میتوان به بیشفعالی اشاره کرد. تکانشگری و تصمیمگیری ضعیف میتواند منجر به رفتاری شود که بهعنوان پرخاشگری تعبیر میشود. این کودکان معمولاً عواقب اعمال خود را در نظر نمیگیرند و ممکن است خود و دیگران را به خطر بی اندازند. یکی از نشانههای دیگر پرخاشگری نیز میتواند تروما باشد.
مواقعی وجود دارد که پرخاشگری در کودکان یا نوجوانان توسط عوامل استرسزا در موقعیت تحریک میشود و نشان دهنده بیماری عاطفی است. اما درک این نکته مهم است که این نسبتاً نادر است و وقتی پرخاشگری به طور مکرر شروع به رخدادن میکند، میتواند یک مشکل عاطفی در حال ظهور باشد.
منبع:کانون مشاوران ایران-پرخاشگری کودکان در سنین مختلف
روانشناسی کودک,علائم پرخاشگری کودکان,پرخاشگری کودکان,
روانشناسی کودک یک ساله تا ۲۲ ماهگی
تربیت کودک یک ساله، روانشناسی کودک یک ساله تا ۲۲ ماهگی، لجبازی کودک یک ساله، بازی با کودک یک ساله، همزمان با افزایش سن کودک به قدری سریع رشد می کند که به سختی متوجه تغییرات وی می شوید.
تماشای رشد و پرورش کودک و نیز دیدن اینکه شخصیت کودک در حال پدیدار شدن است بسیار دلچسب است و این که شما بخواهید در این روند به او کمک کنید بسیار طبیعی است، این مقاله با ذکر نکات روانشناسی کودک یک ساله به شما کمک می کند.
ولی آیا می دانید کودک اکنون باید قادر به انجام چه کارهایی باشد و شما چگونه می توانید به او کمک کنید؟
روانشناسی کودک یک ساله تا ۲۲ ماهگی
در واقع قبل از اینکه کودک اولین کلمه را بگوید، با استفاده از لبخند، نگاه کردن، حرکات و صداها مکالمه با شما را شروع کرده است.
کودکان به میزان متفاوتی رشد می کنند، اما اغلب قادرند امور مشخصی را در سنی مشخص انجام دهند.
در ادامه این مقاله برخی نقاط عطف رشدی آورده شده اند. به یاد داشته باشید که این فقط یک راهنما می باشد.
اگر هر گونه سوالی در مورد رشد کودک خود دارید، از متخصص کودک خود بپرسید.
مخصوصا در زمانی که یک تاخیر رشدی وجود دارد مداخله اولیه می تواند یک تفاوت اساسی را ایجاد کند.
توانایی کودک یک ساله نی نی سایت
به دنبال منبع صدا بروند و می توانند تشخیص دهند صدا از کجا می آید.
زمانی که صدایشان می زنید به شما پاسخ دهند.
زمانی که به جایی اشاره می کنید و می گویید “اینو ببین ….” نگاه می کنند.
سخن نامفهوم با تن خاص دارند (وقتی در قالب جمله صحبت می کنند، صدا کوتاه و بلند می شود).
زمانی که با آنها صحبت می کنید صبر می کنند و به آنچه می گویید توجه کرده حتی سعی می کنند با کلام نامفهوم خود پاسخ دهند.
ماما برای اشاره به مادر و بابا را برای اشاره به پدر استفاده می کنند.
حداقل یک کلمه را می توانند بگویند.
به اشیایی که می خواهند اما در دسترس ان ها نیست اشاره کرده و با صدا اشاره میگویند که می خواهند.
رشد عاطفی و اجتماعی
کودک نوپا شما اکنون می فهمد که او فردی کاملا جدا از شما است. این ممکن است به این معنی باشد که آن ها نگران هستند که ترک شوند.
اکنون کودک شما می داند که یک فرد مستقل است، آن ها شروع به درک این موضوع کرده اند که می توانند “مالک” چیزها باشند.
اگرچه آنها احتمالاً کلمات زیادی را می دانند، اما در این سن هنوز نمی توانند مفاهیم انتزاعی را درک کنند.
پدر و مادر یک کودک ۱۸ ماهه ممکن است از نظر جسمی و روحی سخته و عصبی باند.
کودک نوپا کنجکاو و پرانرژی خواهد بود، اما هنوز به توجه بزرگسالان نیاز دارد، و شما برای اطمینان خاطر او باید حضور داشته باشید.
روانشناسی کودک یک ساله از بازی با بزرگسال لذت می برند و عاشق بازی های تکراری هستند.
علاوه بر این آن ها به کودکان دیگر علاقه نشان می دهند اما معمولا به تنهایی بازی می کنند. از آن ها انتظار نداشته باشید وسایل خود را به اشتراک بگذارد. در این سن، کودکان نوپا اشتراک گذاری را درک نمی کنند.
کودک نوپا از اعمال و بازی ها تقلید می کند، مانند صحبت کردن با تلفن اسباب بازی.
آن ها ممکن است در لباس پوشیدن همکاری بیشتری داشته باشند زیرا می خواهند از بزرگسالان تقلید کنند.
با این حال، از آنجایی که کودک نوپای شما میخواهد «کار را درست انجام دهد»، اگر نتواند آن را انجام دهد، ناامید می شود.
کودک نوپای شما به تدریج در تغذیه خود بهتر می شود، اما ممکن است در مورد آنچه می خورد، انتخابی باشد.
رشد فیزیکی| قد و وزن کودک یک ساله
افزایش سریع حرکت کودک نوپای شما به این معنی است که احتمالاً مجبور خواهید بود خانه خود را دوباره سازماندهی کنید.
در پانزده ماهگی، دختر به طور متوسط حدود ۲۳ پوند (۱۰.۵ کیلوگرم) وزن و تقریباً ۳۰.۵ اینچ (۷۷ سانتی متر) قد دارد. وزن پسر متوسط حدود ۲۴.۵ پوند (۱۱ کیلوگرم) و قد ۳۱ اینچ (۷۸ سانتی متر) است .
سعی کنید استفاده از کلمات منفی مانند “نه” و “نباید” را محدود کنید، زیرا آن ها تأثیر قدرتمندی بر دیدگاه کودک نوپای شما نسبت به خود و جهان خواهند داشت. شما می خواهید تصویری مثبت از دنیایی ترسیم کنید که در آن بسیاری از چیزها ممکن است،
زمانی که نیاز دارید رفتار آن ها را هدایت کنید، سعی کنید جایگزین هایی را پیشنهاد کنید و خطرات را تا جایی که می توانید ساده تر توضیح دهید.
رشد زبان و گفتار
در حالی که تعداد کلماتی که آن ها می دانند در طول این سال در حال افزایش است، آن ها بسیار ناامید خواهند شد زیرا نمی توانند آنقدر که می خواهند صحبت کنند.
با آن ها زیاد صحبت کنید و چیزهایی را که با هم می بینید به زبان ساده توصیف کنید، مانند «به اتوبوس بزرگ نگاه کنید».
گفتار کودک نوپا شما از حدود ۵ تا ۲۰ کلمه در ۱۸ ماهگی به ۱۵۰ تا ۳۰۰ کلمه در ۲ سال افزایش می یابد. آن ها می توانند حتی کلمات بیشتری را درک کنند.
تا ۲ سالگی، کودک نوپای شما میتواند بیشتر خواستههایش را با کلماتی مانند «بیرون»، «شیر» یا «بیسکویت» به شما بگوید، حتی اگر همیشه آن ها را به درستی نگوید.
روانشناسی کودک یک ساله نشان می دهد که، جملات کودک نوپای شما به مرور طولانی تر و دقیق تر می شود.
روانشناسی کودک یک ساله
روانشناسی کودک یک ساله تا دو سال
دستورات ساده را دنبال کنند، اول باید جملات به همراه حرکات بدن باشند، بعد از آن کلمات دستوری را به تنهایی می فهمند.
زمانی که از آنها بخواهید، اشیا را از اتاق دیگر می آورند.
اشاره به اندام های بدن، زمانی که آنها را اسم می برید.
به رویداد ها و یا اشیای جالب اشاره می کنند تا شما هم به آنها نگاه کنید.
اشیا یا چیزهایی که به نظرشان جالب می آیند نزد شما می آورند تا شما هم ببینید.
به اشیا اشاره می کنند تا شما نام آنها را بگویید.
اسم تصاویر یا اشیایی را که به آنها نشان می دهید می گویند.
منبع:کانون مشاوران ایران-روانشناسی کودک یک ساله تا ۲۲ ماهگی
بازی با کودک,روانشناسی کودک یک ساله,روانشناسی کودک,
دانستنی های ضروری روانشناسی کودک
دانستنی های ضروری روانشناسی کودک در این مقاله آورده شده است.
یکی از مهم ترین مباحث قابل توجه برای ان هایی که دارای فرزند هستند، روانشناسی کودک است.
این حیطه از علم روانشناسی، موضوعات بسیار مهم و گسترده ای را در بر می گیرد که با جزیی ترین رفتارهای کودکان درآمیخته است و کیفیت زندگی کنونی کودک و اطرافیانش را تحت تاثیر قرار می دهد.
روانشناسی کودک بر رشد فیزیکی،احساسی و رشد اجتماعی کودکان متمرکز است و تلاش می کند تا با توضیح فرایند صحیح رشدی کودکان، پای ههای اساسی شخصیت را به درستی بنا کند.
ابزارهای سنجش و اندازه گیری در روانشناسی کودکان
ممکن است هدف شما از مراجعه به روانشناس یا مشاور کودک آن باشد که توانایی های ذهنی، اجتماعی و یا عاطفی کودک تان را بسنجید.
بنابراین آشنایی کلی با آزمون های رشدی کودکان می تواند برای تان مفید باشد.
مهم ترین آزمون های هوش کودکان عبارتند از:
مقیاس هوش کودکان وکسلر
مجموعه سنجش های کودکان کافمن
این آزمون ها برای سنجش معلولیت های یادگیری، عقب ماندگی ذهنی،ب دکاری عصب شناسی یا اختلالات رشدی کودکان بکار می رود.
آزمونهای فرافکن
برخی از متخصصان معتقدند به منظور پیدا کردن تصویر پویاتری از شخصیت، می توان از آزمون های فرافکن نیز استفاده کرد.
یکی از دلایلی مهم آن، مبهم بودن محرک های این آزمون ها یا استفاده از حیوانات در این آزمون است که باعث می شود خردسالانی که سطح اضطراب شان بالاتر است کمتر بترسند و بیشتر همکاری کنند.
علائم نگرانی نوجوان
علائم نگرانی نوجوانان
0 دیدگاه/ژانویه 19, 2021
ادامه مطلب
مهم ترین عوامل موثر بر شکل گیری شخصیت کودک تان را بشناسید
شیوه های صحیح فرزندپروری و نحوه تعامل و روابط با فرزندان از مهم ترین موضوعات روانشناسی کودک است.
محیط خانواده اولین و مهم ترین محیطی است که کودک در آن شاهد روابط انسانی است.
و بسیاری از این روانشناسان تحقیقات زیادی درمورد تجارب سال های اولیه دوران کودکی انجام داده اند.
تجربه های کودک درساله ای اول زندگی بیشتر در خانواده رخ می دهد و نقش مهم و زیربنایی در شخصیت کودک
و رفتارهای بعدی او دارد.
منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی مشاورانه-دانستنی های ضروری روانشناسی کودک
روش های تربیتی کودکان,روانشناسی کودک,روش صحیح تربیت فرزند,
چرا وقت زیادی تلف می کنیم
چرا زمان زیادی را هدر می دهم؟
آیا مدت زیادی است که می خواهید نوبت دکتر بگیرید، گاراژ را تمیز کنید و امور مالیاتی خود را انجام دهید؟
فرایند کنار گذاشتن کاری که باید انجام شود را به تعویق انداختن می گویند. همه ما برخی اوقات دچار آن می شویم.
اما اگر به طور مداوم برای به پایان رساندن وظایف خود تقلا می کنید، ممکن است یک مشکل بزرگ تر وجود داشته باشد. هنگامی که شما دلایل خود را کشف می کنید، می توانید از زمان خود بیشترین استفاده را بکنید.
آیا استرس دارید؟
هنگامی که شما با چیزی مواجه شوید که نمیخواهید آن را انجام دهید، ممکن است منجر به احساس تنش در شما شود. کنار گذاشتن این کار همراه با ترس و سختی، راهی برای رسیدن شما به تسکین کوتاه مدت است.
برای مطالعه بیشتر:
ذهن آگاهی
علت کم حرفی
جنبه منفی این موضوع این است که شما هنوز هم باید در آینده ای نه چندان دور به کار خود برسید که ممکن است به شما احساس گناه یا عصبانیت بدهد – و باعث افزایش بیشتراسترس شما شود.اگر تنش به اندازه ای بد باشد که شما را از انجام دادن کارهایتان منصرف کند، ممکن است متوجه شوید که این موضوع می تواند به روش های دیگر نیز روی شما اثر بگذارد. مانند:
مشکل در خواب
افکار مزاحم
کمبود انرژی یا مشکل در تمرکز
سردرد یا تنش عضلانی
خلق و خوی خود را با ورزش منظم بررسی کنید، الکل و کافئین را محدود کنید (که باعث بدتر شدن استرس می شود)، و به اندازه کافی بخوابید.در مورد آنچه در ذهن شما هست، با یک دوست یا مشاور نیز صحبت کنید.
منبع: مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-چرا وقت زیادی تلف می کنیم
تلف کردن وقت,جلوگیری از اتلاف وقت,روانشناسی کودک,
کودک من اضطراب دارد یا عادیست؟
قبل از فکر کردن در مورد اختلالات هیجانی کودک، بهتر است از خود بپرسید: کودک من اضطراب دارد یا عادیست؟ آیا هیچ گاه به شدت احساس نگرانی یا ناراحتی شدید هیجانی نکرده ام؟ به احتمال زیاد پاسخ مثبت است!
همه ما این قبیل هیجان ها را تجربه کرده ایم و این تجربه ها به تنهایی دلیل کافی برای دادن این حکم نیست که نابهنجاری یا نقص در شخصیت و منش وجود دارد. کودکان نیز ترس و اضطراب-همان چالش های هیجانی طبیعی- دارند و این ترس و اضطراب تنها زمانی که شدید، مزمن،ممتد و مزاحم باشد علامتی از اختلال روانشناختی است.
طی پنجاه سال گذشته، یافته های پژوهشی همگی نشان میدهند که ترس و اضطراب در کودکی امری معمول و شایع است (جرسیلد و هولمز، 1935، لاپاس ومونک، 1958، مک فارلن، آلن و هانزیک، 1954، اولندایک و کینگ، 1991، به نقل از کندال، 1389). تحقیقات قدیمی تر مثل تحقیق جرسیلد و هولمز (1935) شیوع ترس و اضطراب را به خوبی اثبات کرد. در ان زمان پژوهش ها نشان دادند که ممکن است کودکان و نوجوانان 9 تا 13، نوعی ترس شدید با نگرانی جدی تجربه کنند. به نظر می رسد پیچیدگی های ترس کودکان با رسیدن به 8 سالگی که همراه تحول شناختی کودک و افزایش توانایی او برای استدلال و توسعه پیام های منفی ممکن و نتایج در اینده می باشد افزایش می یابد. هم چنین منابع اولیه ترس و اضطراب با مراحل تحولی در زندگی تغییر می یابد. باید توجه داشت همراه با تحول میزان ترس های گزارش شده کودکان کاسته می شود و کانون ترس تغییر می یابد.
همراه با جریان رشد نوع ترس ها نیز تغییر می کند، یعنی در سنین متفاوت ترس های متفاوتی مطرح می شود. مثلا کودکان 8 ماهه تا 2ساله از جداشدن از مراقبان خود می ترسند، اما این ترس بین 1 تا 2 سالگی کاهش می یابد. بین 2 تا 4 سالگی از شدت دلبستگی کاسته می شود وترس های دیگری مانند ترس از حیوانات وتاریکی ظاهر می شود. بین 4 تا 6 سالگی، قدرت تصور و تصویرسازی کودک رشد می کند و تصویرهایی از ارواح، هیولاهای نیمه انسان-نیمه حیوان و صداهای غیرقابل توضیح در شب را می سازد. بعد از6 سالگی کودک احتمالا بیشتر از آسیب، مرگ یا بلایای طبیعی می ترسد. هم نوجوانان سفیدپوست و هم نوجوانان آمریکایی آفریقایی تبار ترس هایی مشابه درباره صدمه دیدن خود یا دیگران ابراز می کنند، کودک با نزدیک شدن به دوران نوجوانی،ممکن است از پذیرفته نشدن در گروه بزرگسالان بترسد.
جدول: ترس ها و اضطراب های مرتبط با سطوح سنی مختلف در کودکان
سن کانون ترس یا اضطراب
0-6 ماهگی عدم حمایت، صدای بلند، محرک های حسی شدید
6-9 ماهگی غریبه ها، محرک های ناگهانی یا غیر قابل انتظار (مثل صداها)
1 سالگی جدایی از فردی که از کودک مراقب می کند، آسیب دیدن، توالت رفتن و غریبه ها
3 سالگی حیوانات، ماسک ها، تنها ماندن، جدایی از والدین
4 سالگی تاریکی، حیوانات و سر و صدا
5 سالگی حیوانات، افراد بد، تاریکی و جدایی از والدین
6 سالگی غول ها، جادوگرها و دیگر افراد غیر عادی، صدمات جسمی، رعد و برق و تندر، جدایی از والدین (برای مثال هنگام رفتن به مدرسه)
7-8 سالگی غول ها، جادوگرها و دیگر افراد غیر عادی، (مثلا انهایی که در کتاب ها و فیلم ها هستند) وقایع غیر عادی موجود در رسانه ها و فیلم ها، (مانند جنگ و بمب گذاری و انفجارها)، تنها ماندن، صدمات و اسیب ها.
منبع: آلن دیک، 1983
محیط اجتماعی در پهنه زندگی چالش های متفاوتی را پیش روی ما می گذارد که مستلزم رشد مهارت ها، باورها یا احساسات جدید است. طی دوران کودکی ترس ها و اضطراب ها این قبیل چالش ها را به وجود می آورند. کودکان با فراگیری روش های مقابله با موقعیت های اضطراب زا و ترس آور این دوران، نحوه کنار آمدن با ترس ها و اضطراب های زندگی آتی را می آموزند. برای مثال اذعان به ترس، رویارویی و سپس مقابله با آن، و در نهایت نترسیدن در واقع توالی رشد کودک است تا در آینده برای مقابله با ترس و اضطراب آماده باشد.
بر اساس متون و ادبیات تحولی، بسیار معقول است که کودکان و نوجوانان نسبت به تجربه ترس ها و اضطراب های مختلف در مراحل مختلف تحول خود اسیب پذیرتر باشند. با وجود این، چه چیزی واکنش و ترس و اضطراب بهنجار را از اضطراب هراس بالینی جدا می سازد؟ متخصصان بالینی دستورالعمل هایی را برای متمایز کردن واکنش ترس طبیعی از شرایط اضطرابی که از نظر شدت، فراوانی، محتوا، دفعات و نشانه های اضطرابی با همتایان بهنجار خود متفاوت هستند تهیه کرده اند (کندال، 2000).
منبع : کودک و نوجوان-کودک من اضطراب دارد یا عادیست؟
کودک مضطرب,مشاوره کودک,روانشناسی کودک,