مشاوره تلفنی کودکان:عدم توجه به رفتار کودک در موارد خاص
اگر تصمیم گرفتید که در مورد یک رفتار کودک از روش نادیده گرفتن استفاده کنید، به هیچ وجه به آن واکنش نشان ندهید، چه زبانی و چه غیر زبانی. وقتی در حال انجام آن رفتار است، با حرکات صورت به او اشاره نکرده، حتبی نگاهش هم نکنید. وانمود کنید که مشغول انجام کاری هستید و اتاق را ترک کنید. اگر نمیتوانید از اتاق بیرون بروید، رویتان را به سمت دیگری برگردانید و تا وقتی که کودک به عملش ادامه میدهد، شما نیز این روش را ادامه دهید.
این روش بدین معنا نیست که با او به سردی رفتار میکنید، بلکه این خود نوعی توجه است. به او لبخند نزنید. زیرا این عمل شما، او را جسورتر نیز خواهد کرد. فقط آن قدر به کارتان مشغول شوید که به نظر آید به هیچ چیزی در اطرافتان توجه ندارید. یک پسر کوچک هنگامی که مقدار بیشتری از غذای مورد علاقهاش را میخواهد، عادت دارد که سرش را داخل بشقابش فرو کند و جیغ بکشد.
والدینش آموختهاند که با یکدیگر حرف بزنند و مثلا در مورد گرد و خاک روی شمعدانها یا رومیزی صحبت کنند و به این ترتیب گریه کردنش را نادیده بگیرند. در نهایت، وقتی کودک خردسال میفهمد که ممکن نیست بتواند از آن غذای به خصوص بیشتر بخورد، قاشقش را برمیدارد و به خوردن چیز دیگری مشغول میشود.
رفتار عجیب کودک و مشاوره تلفنی فوری
هر تلاشی را برای جلب توجه به عنوان علامتی از پیشرفت در نظر بگیرید و کوشش خود را برای بیتوجه نشان دادن به آن دو برابر کنید. رادیو را روشن کنید، نگاهی به پنجره بیندازید، در مورد کارهای روزانه با خودتان صحبت کنید. همه اینها راههایی موثر برای تداوم بیتوجهی هستند.
انتظار داشته باشید تا رفتارها قبل از بهتر شدن، بدتر شوند
وقتی برای اولین بار اقدام به نادیده گرفتن یک رفتار ناشایست میکنید، کودک شما تمام سعیاش را میکند تا توجهی را که قبا جلب میکرده، دوباره بهدست آورد. او از هر نظر بر شدت رفتارش میافزاید تا آنجا که مطمئن شود از شما پایخ دریافت خواهد کرد. ولی شما نباید تسلیم شوید. نگذارید حس کند که میتواند با رفتار احمقانهاش مثل گذشته شما را به تسلیم وادارد.
سعی کنید دفعات و مدت زمانی را که رفتار مزبور رخ میدهد، در نظر بگیرید تا بتوانید از پیشرفت در کار آگاه شوید. اگرچه ممکن است اینطور به نظر آید که کودک قصد دارد تا ابد بدخلقی و نقنق کند، اما وقتی طول مدت آنها را اندازه بگیرید، میبینید که بیش از چند دقیقه نمیپایند.
پس از چند روز متوجه میشوید که ابتدا دفعات بروز رفتار زننده کودکتان افزایش مییابد، اما به تدریج از آن کاسته میشود و در نهایت از بین میرود. وقتی متوجه میشوید که فرزند خردسالتان دیروز به خاطر آب نبات ده دقیقه گریه کرد، اما امروز هشت دقیقه، تشویق میشوید تا رویه را ادامه دهید. پاسخ «نه» شما به گریه یک کودک به خاطر شیرینی، فقط برای مدت کوتاهی برایش خاطره میشود و پس از مدتی آن را فراموش میکند.
پس این نکته را در ذهن داشته باشید که هرچه ثابت قدمتر باشید و بیتوجهی کاملتری نسبت به رفتار هدف داشته باشید، آن رفتار در زمان کوتاهتری فروکش خواهد کرد.
رفتارهای مطلوب را تقویت کنید
میتوانید برای سرعت بخشیدن در اصلاح رفتارهای نامطلوب، رفتارهای مطلوب را با تعریف و تمجید و جوایز تقویت کنید. برای نمونه، پس از آن که کودکتان گریهاش را قطع کرد و مشغول برداشتن اسباب بازیهایش شد، بدون معطلی به خاطر این رفتارش او را تحسین کنید و به او نزدیکتر شوید و نشان دهید که مجذوب کارش شدهاید. اگر گریه و بهانهگیری دوباره شروع شد به آن توجهی نکنید تا دوباره قطع شود.
اگر کودک با غذایش بازی میکند و شما آن را نادیده میگیرید، وقتی بازی را تمام میکند و چنگالش را به دست میگیرد، واکنش نشان دهید. به او بگویید که از نحوه غذا خوردنش خوشتان میآید.
گاهی میتوانید در حضور کودک مختلف، از رفتار مثبت کودک دیگر ستایش کنید. این کار ممکن است به تقلید کودک مختلف از کودک خوش اخلاق بینجامد. برای نمونه، خانم خانهداری را در نظر بگیرید که یکی از فرزندانش مرتبا از میز غذاخوری بالا و پایین میرود، در حالی که فرزند خردسال دیگرش، خیلی مودب روی صندلیاش نشسته است. مل صحیح این است که در حالی که وانمود میکنید از بالا و پایین رفتن آن کودک خبر ندارید، کودک دیگر را به خاطر رفتار شایستهاش تشویق کنید. یک احتیاط! اگر این رویه، رفتار نامطلوب را تشدید کرد، دست نگه دارید! اما آن را به خاطر داشته باشید. زیرا این روش، بالاخره در موقعیت دیگری جواب خواهد داد.
روش حل مشکل رفتار کودک
چگونه از روش «سوزن گرامافون گیر کرده» استفاده کنیم سعی نکنید که همیشه برای کودکی که جواب منفی شما را نمیپذیرد، دلیل بیاورید. این کودک آموخته است که با سماجت و پافشاری میتوان به نتیجه دلخواه رسید، بنابراین، آن قدر ادامه میدهد تا شما را تسلیم کند. این جمله او که «چرا نمیتونم برم بیرون؟» آن قدر تکرار میشود که سرسام میگیرد. به خصوص پس از آن که چندین بار دلیلش را برایش توضیح دادید.
عصبانی نشوید! زیرا عصبانیت اغلب به احساس تقصیر میانجامد تا موفقیت، به علاوه، هیچگاه نیز تسلیم نشوید. اگر روش نادیده گرفتن را دوست ندارید یا در استفاده از آن گیر کردهاید، از روش سوزن گرامافونگیر کرده استفاده کنید. ااس این روش آن است که در برابر خواستهای کودک، رفتاری مانند خودش ولی از نوع بزرگسالان داشته باشید.
برای نمونه، برایان را در نظر بگیرید؛ او برای یک خوراکی درست قبل از شام، در حال بهانه گرفتن است. شما فکر میکنید آن قدر که وانمود میکند گرسنه نیست و میخواهید که شامش را بخورد. اول علت تصمیمتان را به دقت برایش توضیح دهید، اما فقط یک بار. بعد اگر به دلایل شما توجه نکرد و بهانه گرفتن را از سر گرفت، همان توضیح را منتهی بهطور خلاصه تکرار کنید، «قبل از شام خوراکی نمیشه!»
اهمیتی ندارد که بهانههای برایان چقدر تکرار میشود، فقط بگویید، «قبل از شام خوراکی نمیشه» این روش به خصوص زمانی بیشترین تاثیر را دارد که به نظر آید کمترین توجهی به بهانههای کودک ندارید. این کار را ادامه دهید و جمله مزبور را پس از هر درخواست با آواز زمزمه کنید.
منبع:مرکز مشاوره-مشاوره تلفنی کودکان:عدم توجه به رفتار کودک در موارد خاص
رفتار کودک,مشاوره تلفنی کودکان,عدم توجه به رفتار کودک,
روانشناسی کودک :تایید کارهای کودک یا برخورد قاطع
روانشناسی کودک :تایید کارهای کودک یا برخورد قاطع
«دست نزن عزیزم» کافیه دیگه! مگه به تو نمیگم این کارو نکن! در ذهن تصور کنید که یکی از آن روزهای وحشتناک است که هرگونه ترفندهای از طرف شما بیاثر مانده است و هر شیطنت و آتشی که کودکتان دلش میخواسته، سوزانده است.
یک روز وحشتناکی را تصور کنید که ترفندهایی که به طور معمول موثر از آب در میآمد، بیاثر مانده و کودک دلبندتان به اصطلاح هر آتشی دلش میخواسته، سوزانده است و هر چقدر شما به او گفتهاید «بسه دیگه! مگه نمیگم نکن!» گوشهایش به صحبتهای شما بدهکار نیست و توجهی نمیکند. بالاخره از کوره در میروید و مقداری صدایتان را بلندتر میکنید و کمی تندتر با او صحبت میکنید؛ ولی کجاست گوش شنوا؟ جالب است بدانید از نگاه کودکتان، او توانسته به وسیله شیطنتهای خودش، توجه شما را به سمت خودش جلب کرده و مطمئنا برایش مهم نیست که این جلب توجه از سمت شما مثبت باشد یا منفی.
ممکن است برخی مواقع به خودتان ببالید که چقدر خوب است که خونسردی خودم را حفظ کردم و شاید گاهی داد و فریاد هم به ذهنتان نرسد و مواردی اینچنینی را از خودتان بروز ندهید و فقط بگویید «دست نزن عزیزم»، ولی دوباره هیچ گوش شنوایی از طرف کودکتان نیست که به این حرفها توجه کند. پس در نهایت چه باید کرد؟
وقتی کودک خطایی را مرتکب شد، با چه روشی با او حرف بزنیم؟
خوب است بدانید برای اینکه کودک را به سمت رفتار درست و مناسب سوق دهیم، باید اول برخورد درست و صحیح را با کودک یاد گرفت و از راههای خودش وارد شد. چون ندانستن و تجربه نداشتن در این زمینه، ممکن است کار دست شما بدهد و رویه و روش رفتاری اشتباه شما باعث شود که کودکتان پرخاش کند و گاهی اوقات با حرکات عجیب و پرخاشگرانه، شما را ناراحت کند.
موقعی که میخواهید با کودکتان حرف بزنید، باید به چگونگی و نوع صحبتتان فکر کنید، چون کودکتان غالبا به حرکات بدن، وضعیت، اضطراب، لحن و بلندی صدایتان، نگرانی و خیلی مسائل اینچنینی دقت دارند که ممکن است شما از آنها غافل بوده و زیاد به این مسائل دقت نکنید.
موقع صحبت کردن با فرزندتان سعی کنید نقش بازی کنید، یعنی همه اکثر چیزها را بزرگ جلوه دهید و در موردشان اغراق کنید. حدالامکان سعی کنید با اعتماد به نفس با او حرف بزنید. بعضی مواقع که خواستههای شما با کودکتان با هم فرق دارد، خودتان را شخص سوم خطاب کنید تا بتوانید از یک جنگ تمامعیار جلوگیری کنید. به طور مثال بگویید «مامان میخواد دستاتو بشوره».
این موضوع را بدانید و جدی بگیرید که صحبت کردن با لحنی قاطع به طرز عجیب و معجزهآسایی اثر دارد و موثر واقع میشود. در بسیاری از مواقع صدای آرام، قاطع و حرکات مطمئنتان برای انتقال پیدا کردن پیام به فرزند شما کافی است، چون در این صورت به آنها این پیام را میدهد که در این زمینهها خط قرمزهایی وجو دارند که او نمیتواند پایش را از آنها جلوتر بگذارد. حتما در تمام مواقعی که با کودکتان در حالت صحبت هستید و یا با او بازی میکنید و حتی به او غذا میدهید، تمام خونسردی خودتان را حفظ کنید و هرگز از کوره در نروید، چون این کار باعث میشود که به مرور زمان بر روی رفتار و عملکرد کودک تاثیر منفی بگذارید و او را نیز ترغیب به این کار کنید.
در موقعی که کودک شما دچار خطایی شد، باید با لحنی قاطعانه با او صحبت کنید:
– سعی کنید که داد و فریاد راه نیندازید، اما در مقابل رفتار بد او با لحنی محکم حرف بزنید و خودتان را جدیتر نشان دهید.
– به اندازه قد کودک خم شوید تا قد بلند شما بچه را نترساند و به طور مستقیم به چشمانش نگاه کنید، چون اگر به طور مستقیم و ایستاده و از بالا با او صحبت کنید، او صحبت شما را نادیده میگیرد و زیاد توجهی نمیکند.روانشناسی کودک
– اگر فرزندتان خواست رویش را از شما برگرداند و به سمت دیگری برود، دستهایش را بگیرید تا به طور مستقیم به شما نگاه کند و به او بگویید «لطفا به من نگاه کن».
– به هیچ عنوان نباید در صدا، حرکات و لحن گفتار شما اثری از تهدید و خشونت باشد، زیرا این کار باعث میشود که آنها نیز رفتاری ناخوشایند و غیر قابل تصور از خود بروز دهند که مطمئنا باعث ناراحتی خود شما نیز میشود. اگر احساس کردید که عصبانی هستید و یا نمیتوانید جلوی خشونت خود را بگیرید، سعی کنید از آنها برای دقیقهای دور شوید و بعد از اینکه بر اعصاب خود مسلط شدید، دوباره به سمتشان بروید.
منبع:مرکز مشاوره-روانشناسی کودک :تایید کارهای کودک یا برخورد قاطع
برخورد قاطع با کودک,مشاوره کودک,تایید کارهای کودک,
حق مالکیت بدن را به کودک یاد بدهید
با یک بغل شروع شد. من و دخترم از مهدکودک بیرون میآمدیم که دوست صمیمیاش آمد جلو تا او را بغل کند. دخترم اجازه نداد و دستم را میکشید تا برویم. برای من خیلی عجیب بود و راستش را بخواهید شرمنده شدم. مادر بچه آنجا ایستاده بود و نگاهمان میکرد. یواشکی از دخترم خواستم که دوستش را بغل کند. اینکه آن بچه کوچک و نازنین از رفتار دخترم آزرده شود و قرار گرفتن در این شرایط امتناع احساس بدی برایش ایجاد کند، برایم سخت بود. اما من به پیامی که به فرزند خودم میدادم توجه نمیکردم و فقط نگران دوستش بودم. من میخواستم دخترم را مجبور به انجام کاری کنم که دوست نداشت. به دخترم این مفهوم را انتقال دادم که حریم شخصیاش مهم نیست و میتواند به خاطر خوشایند دیگران و فقط برای اینکه آدم باادبی به نظر برسد از تمایل خودش بگذرد.
✨من بعدا متوجه اشتباهم شدم و رفتارم را تغییر دادم؛ گامهایی برداشتم برای اینکه او بفهمد باید بدنش را دوست داشته باشد و آن را حق خودش بداند و هیچکس حتی مادرش نمیتواند و نباید به او بگوید با بدنش چه کند.
چطور توانستم حق مالکیت بدن را به او یاد بدهم؟
او حق دارد برای موهایش تصمیم بگیرد
دخترم موهای بلند و فر و زیبایی دارد. اما همین موها یک چالش مهم در زندگی من بود. موهای بلند روی کمر زیباست اما دردسرهای خودش را دارد. مثلا شستوشوی این همه مو کار سادهای نیست و واقعا زمان بر است. آرایش مو و جمع کردنش هم سخت است. شاید من دوست داشته باشم او موهایش را کوتاه کند تا کار مراقبت و نگهداری از موها آسانتر شود. اما این واقعا حق من نیست که برای اندازه موهای دخترم تصمیم بگیرم مگر اینکه او خودش بخواهد. این موها متعلق به من نیست و من فقط والد او هستم نه مالک بدن او. این موهای اوست و به من ربطی ندارد که دخترم دوست دارد دردسر شستن موهایش را تحمل کند. تا زمانی که این کار به او آسیبی وارد نمیکند و با موهای بلندش خوشحال است، من به این حق احترام میگذارم و نظری نمیدهم.
آیا من اجازه دارم او را غلغلک بدهم؟
فرزند من بدن حساسی دارد و غلغلکی است. وقتی بچهتر بود ما زیاد با او شوخی میکردیم و غلغلکش میدادیم. یادم میآید که بارها از ما خواسته بود که بیشتر ادامه ندهیم و شوخی بس است. یک بار باجدیت گفت: «بس کن!» اما من باز غلغلکش میدادم و میگفتم: «بس نمیکنم، بس نمیکنم.»
غلغلک دادن کار جالبی است اما میتواند برای کودک یک موقعیت آزار دهنده باشد. بعدها دوباره به این مساله فکر کردم. من چه چیزی به او یاد دادم؟ آیا منظور من این نبود که «نه» گفتن تو ارزشی ندارد و معنایش واقعا تمام کردن نیست؟ تو از ما خواستی دیگر غلغلک ندهیم اما حرف تو برای ما مهم نبود. گویا خواسته تو بیاعتبار و بیارزش است.
ما وقتی این نکته را متوجه شدیم، رفتارمان را تغییر دادیم. هنوز هم گاهی وسط بازی قلقلکش میدهیم اما وقتی او میخواهد که دیگر ادامه ندهیم، به خواستهاش توجه میکنیم مگر اینکه خودش دوباره پیشنهاد شروع بازی را بدهد. بغل کردن زورکی نیست بعد از ماجرایی که گذشت من از دخترم خواستم بدون اینکه دیگران را ناراحت کند و احساساتشان را جریحهدار کند به آنها بفهماند که علاقهای به بغل کردن ندارد و تاکید کردم که حتی من به عنوان مادرش هرگز او را مجبور نخواهم کرد کاری که واقعا دوست ندارد را انجام بدهد حتی اگر این یک بوسه کوچک از گونهاش باشد. دیگر هرگز از او نخواستم برای رعایت ادب و خوشایند دیگران پذیرای آغوش آنها باشد.
این مسالهای ساده بود و من نتیجهاش را خیلی زود در رفتار فرزندم دیدم : دفعه بعدی که دوستش میخواست او را بغل کند، دخترم ابتدا سعی کرد از موقعیت فرار کند اما حرفهای ما تاثیر مثبتی داشت، چون او دوباره برگشت و به دوستش گفت: «امروز بغل نمیخوام.» حرف او اصلا به معنای رد کردن درخواست محبتآمیز دوستش نبود. من دخترم را مجبور نمیکنم که دیگران را به آغوش بگیرد یا ببوسد یا هر واکنش و تماس جسمی محبتآمیز دیگری داشته باشد مگر اینکه واقعا این کار برایش خوشایند باشد.
منبع:مرکز مشاوره-حق مالکیت بدن را به کودک یاد بدهید
مشاوره کودک,آموزش به کودک,حق مالکیت بدن,
مشاور خوب کودک : شناخت وضعیت رشد جسمی کودک
مشاور خوب کودک : شناخت وضعیت رشد جسمی کودک
برای شناخت وضعیت رشد جسمی کودک، معیارهای مراحل رشد، هرگز اصول آماری قرار نمیگیرد. کودک ممکن است نسبت به تاریخ سنی که توسط آن مرحله معین نشده است، بسیار جوان یا بسیار مسن باشد. بنابراین باید معیار سطح مرحلهای را پیدا کنیم تا بتوانیم درجه بلوغی را که کودک واقعا به آن دست یافته، تشریح کنیم. از طریق معیارهایی که برای هر دوره تعیین شده، تفاوتهای فردی نمایان میشود.
در فرآیند رشد همیشه سرعت مفهوم متغیری دارد، مثلا رشد در سن ۵ سالگی کند شده و از سن ۱۰ سالگی تغییرات ناشی از رشد نمایان خواهد شد. عمل رشد به طور دائمی از بدو تولد شروع میشود و تغییراتی را ایجاد میکند که متاسفانه گاهی نسبت به این تغییرات توجهی نمیشود که این بیتوجهی تاثیرات سوئی بر روی فرزند در حال رشد میگذارد، زیرا رشد علاوه بر تغییرات جسمی، تغییراتی در رفتار کودک نیز ایجاد میکند که به موازات فرایند رشد جسمی انجام میگیرد. البته تغییرات حاصل از رشد جسمی از محیط پیرامون کودک نیز متاثر است. مثلا رشد کودکی که در شمال کشور زندگی میکند، با کودکی که در جنوب کشور است، تفاوت خواهد داشت. با این وجود میتوان گفت که کودکان نواحی مختلف جامعه از لحاظ رشد و تغییرات فیزیکی و روانی قابل مقایسه هستند.
البته مراحل رشد کودک، مختص دستهبندی کودکان نیست، بلکه وسیلهای است که به ما امکان میدهد رفتار کودکان را تعبیر و تفسیر کنیم. کودک بیش از ششصد عضله متمایز دارد که او را کاملا در بر گرفتهاند. اکثر این عضلات (پی – ماهیچه) شدیدا توسط جهتهای قرینه و با دستگاه مفصلی و اهرمی قابل توجهی به اسکلت محکم شدهاند. پیچیدگی سیستم عضلات ماهیچهای از حد تصور فراتر است، زیرا کودک در حدود چهل میلیون تار ماهیچهای دارد که هر یک از این تارها به نوبه خود از تعداد بیشماری رشتههای نازک میکروسکوپی ساخته شده است که این رشتهها نیز به نوبه خود به رشتههای نازک عصبی متصل میشوند که مایعات مغزی انتشاردهنده تحریک عصبی آنها از یک سری سلولهای عصبی که در مغز و نخاع قرار دارند، حاصل میشود.
بخش اعظم این تشکیلات، در طول ۱۰ سال اولیه زندگی ساخته میشود و به شکل یک فرایند منظم انجام میگیرد و بر اساس یک نظم دقیق ایجاد میشود که مراحل رشد را یادآوری میکند. روند این تشکیلات قبل از تولد شروع میشود. کودک قبل از تولدش قادر است حرکاتی انجام بدهد و وضعیت خود را تغییر بدهد (کل حرکاتی را که در طول دوره جنینی انجام میشود، قابل ملاحظه است.)
کمی پس از تولد، نوزاد وضعیتهای فعالی را که چشمها، سر، بازوها، پاها و بالا تنه وارد عمل میکند، میپذیرد؛ که این وضعیت کاملا منظم و هماهنگ است. این کشف قابل ملاحظه، انضباط و همآهنگی وضعیت چشمها، سر و دستها و بدن را ایجاب میکند، حرکت غیر ارادی و نیروبخش گردن از دوران کودکی به عنوان منشأ ساده رشد در نظر گرفته میشود.
زندگی قبل از تولد
دوران طبیعی بارداری معمولا در حدود ۲۸۰ روز است. میتوان دوران ۹ ماهگی بارداری را به سه قسمت تقسیم کرد که به آنها سه ماهه اول، دوم و سوم میگویند. باید توجه داشت جنین در طول دوران بارداری از خون مادر تغذیه میکند و به همین دلیل رشد جنین در این دوران، وابستگی شدیدی به مادر دارد.
سه ماهه اول
در سه ماهه اول قلب ضربان نسبی دارد و خون را به تمام قسمتهایی که اندام جنین است، میرساند. چشم و بینی و گوش خارجی هنوز تشکیل نشده است. دستگاه گوارش همچنان در حال تشکیل شدن است.
در پایان هفته هشتم وزن جنین در حدود یک گرم و طول قد او در حدود ۵/۲ سانتیمتر است. اندامها کمکم قابل رویت هستند، ولی بازو، آرنج، ساعد، دستها، ران، زانو، ساق و پاها کم و بیش دیده میشود. در اواخر هفته هشتم زائده مانندی که قبلا به شکل دم دیده میشد، از بین میرود. در انتهای هفته دوازدهم وزن جنین ۳۰ گرم و طول قد ۵/۷-۹ سانتیمتر است. در این دوره اندامها تشکیل شدهاند، بازوها، انگشتان دستها و پاها ک املا مشخص شده است. گوش خارجی قابل رویت است. ضربان قلب را در این موقع با وسایل مخصوص میتوان شنید، ناخنها تشکیل شده و چشمها کامل میشوند.مشاوره کودک
سه ماهه دوم
در سه ماهه دوم اعضا و اندامهایی که در سه ماهه اول تشکیل شده در سه ماهه دوم رشد میکند و به مرحله تکامل نزدیک میشود.
در پایان دوره شش ماهگی طول قد جنین در حدود ۵/۲۷ تا ۳۰ سانتیمتر و وزن آن ۶۰۰ تا ۷۲۰ گرم است. در ماههای پنجم و ششم پوست بدن جنین قرمز میشود. در این زمان که غدد چربی پوست شروع به ترشح چربی میکنند و همراه با سلولهای مرده پوست، ماده سفید رنگی را تشکیل میدهند که پوست جنین را میپوشاند که این، وظیفه حفاظت از پوست را به عهده خواهد داشت.
سه ماهه سوم
در سه ماهه سوم و در پایان نهمین ماه بارداری وزن معمولی جنین دختر در حدود ۳۰۰۰ گرم و پسر در حدود ۳۲۰۰ گرم است. طول قد در حدود ۵۰ سانتیمتر است. پوست بدن تغییر کرده و سفید یا صورتی کمرنگ میشود و پشت جنین از ماده چرب سفید پوست پوشیده میشود.
نیازهای جسمی کودک
رشد جسمانی کودک با اشباع نیازهای جسمی او و فراهم کردن وسایل مادی امکانپذیر خواهد بود. کودکان در سنین مختلف در سلامتی یا بیماری نیازهای متفاوتی دارند. مثلا: نوع و مقدار غذا و خوابی که کودک در سالهای اول زندگی بدان نیاز دارد، با سالهای بعد متفاوت است. پدر در صورت حضور از نظر تغذیه حقی بر فرزند دارد و باید از نظر غذایی نیازمندیهای او را تامین کند.
منبع:مرکز مشاوره-مشاور خوب کودک : شناخت وضعیت رشد جسمی کودک
رشد جسمي کودک,نیازهای جسمی کودک,نمودار رشد جسمي کودک,
در مقابل رفتارهای منفی کودک توجهی نکنید
در مقابل رفتارهای منفی کودک توجهی نکنید: رفتارهای آزار دهنده کودک که موجب خشم والدین می شود.
ازجمله : فرمان نبردن از دستورات والدین و رفتارهای خشن انجام می دهند .
که مهم ترین این رفتار خراب کردن وسایل شخصی مخصوصا اسباب بازی می باشد.
از دیگر رفتارهای آزار دهنده کودک غر زدن ، حرف بد زدن ، پرتاب کردن آب دهان ، جویدن ناخن و کتک
زدن می باشد که اگر کنترل نشود باعث ایجاد رفتاری مشکل در آینده می شود.
در صورت اعتنا نکردن به کودک نسبت به رفتار غلط او به وسیله پدر و مادر که در این گونه موارد از کودکان بخواهند.
درخواستش را به آرامی بگوید و در صورت موفق شدن کودک او را تشویق کنند.
شماره های تماس 01
وقتی که کودک متوجه رفتار غلط خود می شود و به او پایان می دهد .
اگر چه پدر و مادر از او عصبانی هستند.
منبع:مرکز مشاوره-در مقابل رفتارهای منفی کودک توجهی نکنید
رفتارهای منفی کودک,تربیت کودک,رفتارهای آزار دهنده کودک,
هیچ وقت کودک را به اجبار برای قبول مسئولیت نکنید
هیچ وقت کودک را به اجبار برای قبول مسئولیت نکنید:مسئولیت دادن به فرزند خود باعث می شود.
که با معنی مسئولیت پذیری آشنایی پیدا کند و با آموزش مهارت های اجتماعی برای ارتباط برقرار کردن با دیگران موفق باشد.
اگر در انجام مسئولیت کودک خود کوتاهی کرد هیچ وقت با تنبیه کردن جواب او را ندهید بلکه
با روش زبانی و حالت چهره کودک را از اشتباهش مطلع کنید .
والدین هیچ وقت فرزند خود را برای انجام مسئولیت وادار نکنند و اگر از انجام مسئولیت فرزندتان
خودداری کرد هرگز به تندی رفتار نکنید و محبت خود را از او دریغ نکنید.
اجبار کردن و با زور خواستن از کودک برای انجام مسئولیت او را لج باز و پرخاش گر می کند و بهترین
روش برای برخورد صحبت کردن با ملایمت و کودکانه با او می باشد.
منبع:مرکز مشاوره-هیچ وقت کودک را به اجبار برای قبول مسئولیت نکنید
مسئولیت کودک,قبول مسئولیت کودک,مسئولیت پذیری کودک,
تنبیه صحیح کودک
تنبیه صحیح کودک:کودک باید انقدر از پدرومادر خوبی ومحبت دیده باشد.
که اخم کردن آنها برایش سخت باشد و همین اخم او راتنبیه کند.
والدینی که دائم کودک را دعوا میکنند اخمشان هم تاثیری ندارد.
شماره های تماس 01
منبع: کودک و نوجوان
نوشته های مرتبط:
کودک خشونت را از والدین الگو میگیرد
هیچ وقت کودک را به اجبار برای قبول مسئولیت نکنید
در حضور کودکان دعوا نکنید
کودک خود را هیچ وقت شتاب زده از خواب بیدار نکنید
مشاور کودک : بي توجهي فعال
آسیب اجتماعی با نام کودک آزاری
منبع:مرکز مشاوره-تنبیه صحیح کودک
آموزش کودک,کودکان,تنبیه صحیح کودک,
استقلال شخصیت کودکان
استقلال شخصیت کودکان دوران کودکی می باشد.
مادران از آغاز کودکی فرزند خود را وابسته به خود تربیت می کنند و به کودک خود اجازه نمی دهند مستقل شوند.
مادرانی که رابطه ضعیف و سستی با همسر خود دارند.
این ارتباط عاطفی را با فرزند افزایش می دهد چه دختر و چه پسر فرقی نمی کند.
رشد شخصیت کودکان
بعد از ازدواج مردی که به مادر خود وابسته است به همسر بی توجه و در تصمیم گیری ها و نکته هایی که
درزندگی مشترک باید رعایت شود بی اهمیت هستند. باید حتما به مرکز مشاوره خوب کودکان مراجعه
کنید.فردی که در جایگاه درست نمی تواند تعریفی داشته باشد و به این موضوع بی توجه باشد بعد از ازدواج
خانواده و فرزند را محور اصلی قرار می دهد. در این گونه شرایط وقتی که به همسر خود عشق می ورزد،
مادر ناراحت می شود و بر عکس این موضوع رخ می دهد و اختلافات زوجین با این پایه شکل می گیرد.
شماره های تماس 01
کودکان و سن بلوغ
به تعداد تمام انسان ها راه حل و شکل گیری پایه وجود دارد ، مادران وقتی که فرزندشان به سن بلوغ
نزدیک می شود سعی کنند به کودک اجازه دهند مستقل بودن در رشد او پرورش یابد و دختران و پسران
قبل از ازدواج باید نسبت به یکدیگر آشنایی داشته باشند و به مشاوره قبل از ازدواج اهمیت دهند.
منبع:مرکز مشاوره-استقلال شخصیت کودکان
استقلال شخصیت کودکان,شخصیت کودکان,استقلال کودکان,
مشاور کودک خوب :روش صحبت با کودک
آیا به نظر میآید کودکان شما درخواستهایتان را نمیشنوند؟ اگر اینطور است، به خاطر ضعف شنوایی آنها نیست، بلکه نشانه بیتوجهی آنها به حرفهای شما است. آنها تا هنگامی که صدایتان به حدی بلند شود که احساس کنند خیلی جدی هستید به این کار ادامه میدهند.
رفع این مشکل دو جزء ضروری را میطلبد: والدین باید چیزی را بگویند که هدفی از آن دارند و سپس آن مطالب را جدی بگیرند. پس کلمات خود را با دقت انتخاب کنید، سپس آنها را با صداقت، و محکم به کودکان انتقال دهید. کودک شما به زودی یاد خواهد گرفت که در اولین لحظهای که شروع به صحبت میکنید، به شما گوش فرار دهد. برای نیل به این منظور به نکات زیر توجه کنید:
۱- مجبورش کنید به چشمهایتان نگاه کند
از آنجایی که حواس کودکان به آسانی پرت میشود، اطمینان حاصل کنید که هنگام صحبت کردن، به شما نگاه میکنند. شاید این مهمترین عامل در پیروی کودک از دستورات یا گوش دادن به شما باشد. نشان دهید که منظور شما از تلاقی نگاه چیست. این روش را از طریق یک بازی به کودک بیاموزید: چند متر دورتر از هم بنشینید و به چشمهای هم نگاه کنید، هر کس زودتر به اطراف نگاه کند، بازنده است.
اگر کودکتان از نگاه کردن به چشمان شما میترسد یا احساس راحتی نمیکند، به او بیاموزید تا به دهان یا تمام صورت شما نگاه کند.
گاهی برای جلب توجه یک کودک لازم است تماس جسمی با او داشته باشید. به آرامی دستتان را روی شانهاش بگذارید یا در صورت لزوم، دو تا دستتان را روی شانههایش قرار دهید و با ملایمت صورتش را به طرف خود نگاه دارید. فقط گاهی از این روش استفاده کنید و بکوشید به استفاده از آن عادت نکنید. برای کودکان بزرگتر هر چیزی بیش از یک اشاره کوچک با دست بر شانهاش، ممکن است به جای جلب توجه، به یک رویارویی بدون ثمر بینجامد.
وقتی کودک هنگام صحبت کردن به شما نگاه میکند، برای این کار او را تشویق کنید و بگذارید بداند که از او راضی هستید. بعدها در صورتی که علاوه بر نگاه کردن به شما، از دستورات نیز پیروی کرد، او را تحسین کنید.
۲- آرام ولی محکم صحبت کنید
اگر معمولا هنگامی که کاری از کودکتان میخواهید صدایتان را بلند میکنید، کودک میآموزد تا هنگامی که صدایتان را به حداکثر نرساندهاید، به شما بیتوجهی کند. اگر متوجه شدید که صدایتان لحظه به لحظه بلندتر میشود، صبر کنید، یک نفس عمیق بکشید، به چشمهای کودک خیره شوید، با آهستگی و بسیار شمرده سخن بگویید. بگویید، «اندی (با یک مکث بین هر کلمه در حالی که به هم نگاه میکنید)، من…. ازت…. میخوام…. لباسهات رو…. همین حالا…. جمع کنی…. و توی…. کمد…. بگذاری.»
۳- از جملات پرسشی اجتناب کنید
وقتی به کودکتان میگویید «چطور لباسهات رو جمع کنی؟» اگر پاسخ دهد، «حالا نه!» متعجب نشوید. اگر بگویید «میآیی حالا ظرفها رو تمیز کنیم؟»، این فرصت را به او دادهاید تا بگوید، «نمیآم.» اگر در مورد چیزی که میخواهید کودکتان انجام دهد سوالی در ذهن ندارید، از جملات قاطع استفاده کنید تا دقیقا بداند چه کار باید بکند و به علاوه آن را چه موقع، کجا و چگونه انجام دهد.
۴- با جملات ساده صحبت کنید
از کلماتی که کودکتان آنها را نمیفهمد استفاده نکنید. ساده و روشن حرف بزنید. پرچانگی نکنید. دستورات و توضیحات طولانی ممکن است باعث فراموش شدن بخشهای اصلی صحبتتان شود. نوجوانان برای به یاد آوردن سرنخهای اطلاعات شفاهی، توانایی محدودی دارند. گفتگوهای کوتاه و ساده، همراه با یک عکسالعمل طبیعی بهتر از یک سخنرانی طولانی، درک و به خاطر سپرده میشود. به جای ادامه گفتگو در مورد مسئولیت، ارزش پول و اصول اخلاق، وضعیت را برای کودک روشن کنید: «یا همین حالا از دوچرخهسواری دست میکشی، یا یک هفته حق سوار شدن نداری.»
۵- احساستان را به کودک بگویید
بدون آن که بهطور مستقیم از کودک انتقاد کنید، به او بگویید که در مورد اعمال و رفتارش چه احساسی دارید. برای مثال، «به خاطر این که خودت توالت رو تمیز نمیکنی، واقعا ناراحتم.» یا، «وقتی به موقع خونه نمیآی واقعا نگران میشم». اگر از جملاتی استفاده کنید که به جای کودک به خودتان اشاره کند، میتوانید از انتقاد، سرزنش یا حمله کردن به کودک بپرهیزید، همچنان احساسات را بهطور موثری بیان کنید.
چگونه از روشهای کسب آرامش استفاده کنیم (یا چگونه خونسرد باشیم)
افزاد بالغ دوران کودکی را به عنوان یک دوره خالی از تشویش به یاد میآورند. دورهای خالی از مسئولیت، نگرانی یا مشکل. ولی کودکان دنیار امروز از جهات گوناگونی تحت فشارهای سختی قرار دارند. آنها مجبورند چیزهای متفاوتی نظیر خواندن و حساب کردن را حتی قبل از ورود به دبستان بیاموزند. کودکان میدانند که از آنها انتظار میرود تا دبیرستان را تمام کنند و وارد دانشگاه شوند. آنها اغلب مجبورند تنشهای طلاق، اشتغال والدین، نگرانیهای روزانه، یا ساعتهای تنهایی در خانه را تحمل کنند. خطر جنگ هستهای، ربوده شدن توسط دزدان بچه و قتل، توسط والدین و اطرافیان به کودکان ابراز میشوند.
تنشهای دنیای کودکان ممکن است به صورت نشانههای فیزیکی نظیر بیخوابی، سردرد ناشی از فشار عصبی، خیس کردن رختخواب در شب، یا ناراحتیهای گوارشی عصبی خودنمایی کنند. یا ممکن است به صورت تظاهرات احساسی نظیر عصبانیت، پس زدن و ترس مشخص شوند. این تظاهرات را میتوان به عنوان یک مشکل تربیتی تفسیر کرد. به عنوان یک پدر یا مادر میتوانید روشهای کنترل تنش را بیاموزید. این روشها به شما و کودک کمک میکنند تا بر اضطراب چیره شوید.
ما به والدین و کودکان راههای حفظ آرامش را میآموزیم و از طریق تجربه شخصی و حرفهای میدانیم که آموزش روشهای کاهش تنش، در زندگی شما و کودکتان تغییرات مطلوبی ایجاد خواهد کرد. آموختن این روشها به تمرین نیاز دارد، پس برای آموختن آنها زمان صرف کنید. مطمئن باشید که به زحمتش میارزد. برنامه ما و متنهایی را که در آخر این بخش پیشنهاد شدهاند، امتحان کنید. به دستوراتی که دکتر چارلز استروبل برای والدین و کودکان طراحی کرده است، توجه کنید.
۱- واکنشهای تنش را تشخیص دهید. مایکل هر روز پس از مدرسه دچار سردرد میشود. شری به خاطر چیزهای بیاهمیت عصبانی میشود. جان هر روز صبح با دل درد از خواب بیدار میشود. اَمی به سختی به خواب میرود. اگر همه این مشکلات را نشانههای اضطراب و شرایط تنشزا بدانیم، حدس خوبی زدهایم.
فهرست زیر میتواند به شما کمک کند تا برخی از تظاهرات فیزیولوژیک و رفتاری تنشزا را تشخیص دهید. به خاطر داشته باشید که این نشانهها میتوانند ناشی از مشکلات جسمی باشند، بنابراین، قبل از آن که یک نشانه پایا را به عنوان یک اثر فیزیولوژیک تصور کنید، آن را با پزشکتان در میان بگذارید. گاهی از این نشانهها برای کسب توجه یا در رفتن از زیر بار تکالیف استفاده میشود.
منبع:مرکز مشاوره-مشاور کودک خوب :روش صحبت با کودک
مشاور کودک,کودکان,روش صحبت با کودک,
مشاور کودکان: آموزش دوست داشتن و نفرت به کودکان!
گوش دادن به احساسات شخصی که در مقابل ما نشسته و اینکه خودما را جای او قرار دهیم یعنی همدلی کردن با او، یعنی احساساتش را درک میکنیم و عواطف یک اصل مهم در سازگاری رابطههاست، ولی همین همدلی کردن و گوش کردنها را باید از زمان کودکی به فرزندتان بیاموزید. آن خانوادهای که از احساسات دیگران مطلبی را نیاموخته و از مهارت درک هیجان چیزی نمیداند و یا دارای ضعفهای زیادی در این زمینهها است،
مگر میشود از آنها انتظار داشت که فرزندشان بتواند دیگران را درک کند؟ (آموزش به کودکان)خانوادهای که هنوز خودش نمیداند در برابر رفتارهای کودک مثل، بدخلقی، بدرفتاری، پرخاش، بدغذایی و یا ناملایمات او چه عکسالعملی از خود نشان دهد، پس چه توقعی میتوان از خود کودک داشت؟
مشاوره کودک درمورد عشق و نفرت
افرادی که وقتی در حضورشان صحبت از همدلی و یکرنگی میکنیم گویا برایشان حرف پرت و پلا و بیمنطق و قاعده زدهایم و یا جمله مسخرهای را گفتهایم، نمیتوان از آنها توقع داشت که بتوانند برای فرزندانشان صحبت از همدلی کنند و کودک خود را به آرامی و فروتنی و نرمخویی سوق دهند و یا بتوانند بیش از حد در این زمینهها موفق عمل کنند. همهگیر شدن توقف در خود و بیاعتنایی به دیگران در جامعه زنگ خطری برای همه ماست، چون اساسا چه بخواهیم چه نخواهیم همه ما روی یک قایق نشستهایم و پیش میرویم و سوراخ کردن این قایق به ضرر همه تمام خواهد شد.
اگر تصور کنیم با یکجانبهگرایی و خودخواهی میتوانیم صاحب درک و کمالات شویم و یا بخواهیم خودمان را دست بالا بگیریم و افکار خود را بیش از حد به رخ دیگران بکشانیم، نهتنها خودمان ضرر میکنیم، بلکه فرزندی که تحت کنترل ماست، هر لحظه از عملکرد و طرز برخورد و افکار ما کپی میکند نیز ضرر میکند مشاورکودکان.
ما در این مقاله درباره مهارت توجه به دیگری، همدلی و درک هیجانها، عواطف و اندیشههای دیگران را ترجیحا از دید و نگاه خانواده بررسی میکنیم و بر این موضوع تاکید میکنیم که اصل و مبنای ما خود پدرها و مادرها هستند. پدر و مادرانی که قرار است فرزندانی با روان و ذهن سالم تحویل جامعه بدهند و به آنها بفهمانند که در آینده سکانداران این جامعه آنها هستند. تردید نکنید درک احساسات و عواطف دیگران نیازمند آموزش است که باید از دوران کودکی به فرزند آموخت.
نمایش هیجان و عاطفه در بازی ها
پدرها و مادرها باید به یاد داشته باشند که از سه سالگی کودک خود را به صورت آگاهانه با احساسات و هیجانهای مختلف آشنا سازند. یعنی میتوانید به وسیله بازی کردن با او و یا اینکه او را با احساسات اصلی مواجه کنید تا نسبت به آنها آگاه شود و فرق بین بسیاری از هیجانات را متوجه شود و درک نماید. به طور مثال میتوان به هیجانهایی مثل مثل غم، عصبانیت، خشم، شادی، ترس، اضطراب و نفرت اشاره کرد.
بهتر است بدانید که اگر کودک دختری در خانه دارید به وسیله عروسکهای بزرگ و کوچک با او خاله بازی کنید و با نمایش بازی کردن به خانه او بروید و درباره بعضی از اتفاقاتی که در همان روز و یا روز قبل برایتان افتاده، با او صحبت کنید.
سعی کنید خود را به حالت یک کودک در آورید و خیلی کودکانه با او رفتار کنید تا او شما را بفهمد و بتواند ارتباط کودکان با شما برقرار کند. در بین بازی با او سعی کنید گاهی اوقات خود را غمگین نشان دهید و یک داستان ناراحتکننده برایش تعریف کنید و بعضی اوقات شاد شوید و داستانهای طنزآمیزی برایش تعریف کنید و با این کار باعث شوید تا احساسات و عواطف و درک کودک را درباره آن موقعیتها شناسایی کنید.
رفتار فرزندان در سنین مختلف
به یاد داشته باشید که فرزند کوچکتر از فرزند بزرگتر الگو می گیرد. متاسفانه در بعضی از موارد مشاهده میشود که بعضی از خانوادهها حتی با خودشان هم صادق نیستند و گاهی اوقات فضای خانهشان از تظاهر و دروغگویی پر میشود. به یاد داشته باشید که وقتی کودک شما چند بار با دروغ و ظاهرسازی مواجه شود، این عملکرد اشتباه را در ذهن خود ضبط کرده و به مرور زمان از خودش به عناوین مختلف انعکاس خواهد داد. اگر چنین عملکردی از سمت خودتان ارائه دادید، هرگز از کودکتان توقع نداشته باشید که کودکتان بویی از همدلی و درک متقابل داشته باشد.
منبع:مرکز مشاوره-مشاور کودکان: آموزش دوست داشتن و نفرت به کودکان!
آزار کودکان,مشاور کودکان,آموزش دادن به کودک,