behtarinmoshaver - صفحه 27
تاريخ : پنجشنبه 8 تير 1402 | 13:41 | نویسنده : dr saba
دلبستگی در کودکان
دلبستگی در کودکان

دلبستگی در کودکان به‌خصوص نوزادان کمک می‌کند تا احساسات منفی خود را در مواقع استرس و ناراحتی تنظیم کرده و با کمک آن محیط را کاوش کنند، حتی اگر حاوی محرک‌های ترسناک باشد. دلبستگی، یک نقطه عطف رشد در زندگی کودک و یک موضوع مهم باقی می‌ماند. در بزرگسالی، بازنمایی‌های دلبستگی دیده می‌شود و ممکن است مشکلاتی را به همراه داشته باشد.

در مقالات فبلی در مورد سبک دلبستگی ناایمن و واکنشی به‌عنوان مشکلات دلبستگی توضیحاتی دادیم. در این مقاله در مورد علائم و نشانه‌های این مسئله بحث خواهیم کرد.


علائم و نشانه های اولیه
مشکلات دلبستگی بر روی یک پیوستار از مشکلات خفیف که به‌آسانی قابل‌تشخیص و واضح است تا شدیدترین شکل به نام اختلال دلبستگی واکنش (RAD) قرار می‌گیرند. اگرچه، هرگز برای درمان و اصلاح مشکلات دلبستگی در کودکان مانند اختلال سبک دلبستگی خیلی دیر نیست، ابتدا شما علائم دلبستگی ناایمن را کشف می‌کنید و بعداً مراحلی را برای اصلاح آن‌ها در نظر می‌گیرید.

با تشخیص اولیه شما می‌توانید از بروز مشکل جدی‌تری اجتناب کنید. با توجه‌کردن به آن‌ها در دوران طفولیت مشکلات دلبستگی اغلب با کمک‌ها و حمایت‌های مناسب به‌آسانی حل می‌شوند. این نشانه‌ها عبارت هستند از:

اجنتاب از تماس چشمی
لبخند نزدن
نزدیک نشدن برای جلوگیری از صمیمیت و در آغوش گرفته شدن
نپذیرفتن تلاش های موجود در راستای آرام کردن، دلجویی کردن و برقراری ارتباط
بی توجهی و نگاه نکردن به مراقب، زمانی که او را تنها می گذارند.
گریه های تسلی ناپذیر
بی صدا بودن و ایجاد نکردن صدا یا زمزمه‌ها
دنبال نکردن شما به صورت چشمی
عدم علاقه مندی به انجام بازی‌های تعاملی یا بازی با اسباب بازی‌ها
مدت زمان طولانی بی قرار است و بدن خود را تکان می‌دهد.
لازم به ذکر است که علائم اولیه دلبستگی ناایمن مشابه با علائم اولیه مباحث دیگری مانند اختلالات بیش‌فعالی و اوتیسم است. در صورتی که هر یک از این علائم هشداردهنده را مشخص کردید با پزشک خود برای تشخیص حرفه‌ای مشکل یک قرار ملاقاتی تعیین کنید.

علائم اختلال سبک دلبستگی واکنشی

ناسازگاری با لمس‌شدن و محبت فیزیکی. کودکان دارای اختلال دلبستگی در کودکان واکنشی اغلب هنگام لمس‌شدن به خود می‌پیچند، می‌خندند یا حتی (اوخ) می‌گویند و اعتراض می‌کنند. لمس‌کردن و محبت به‌جای اینکه تولید احساساتی مثبت کند به‌عنوان تهدید درک می‌شود.
مسئله کنترل. اکثر کودکان دارای اختلال دلبستگی واکنشی با تحت کنترل باقی‌ماندن مشکل دارند و از نشان‌دادن احساس درماندگی اجتناب می‌کنند و آنها اغلب نافرمان، لجباز و اهل جدل هستند.
مشکلات خشم. خشم ممکن است مستقیماً با راه‌انداختن قشقرق، برون‌ریزی، یا رفتار گمراه‌کننده و رفتار پرخاشگرانه منفعل ابراز شود. کودکان دارای اختلال دلبستگی واکنشی ممکن است خشم خود را در اعمال مقبول از نظر اجتماعی مانند محکم دست‌دادن به دیگران یا خیلی محکم در آغوش گرفتن کسی پنهان کنند.
ناتوانی در ابراز محبت به مراقب اصلی. برای مثال کودکان دارای اختلال دلبستگی واکنشی ممکن است به طور ناجوری خونگرم با غریبه‌ها رفتار کنند درحالی‌که به والدین خود محبت کمی یا هیچ‌گونه محبتی نشان ندهند.
وجدان رشدنیافته. کودکان دارای اختلال دلبستگی واکنشی ممکن است؛ مانند افراد بی‌وجدان رفتار کنند و نتوانند احساس گناه، تأسف یا پشیمانی را پس از بدرفتاری نشان دهند.
علائم وابستگی سالم در سنین مختلف
در حدود یک تا دوماهگی، کودک وقتی شما لبخند می‌زنید لبخند بزند و به صداهای بلندی که می‌سازید پاسخ دهد.
در حدود چهارماهگی، کودک شما احتمالاً به‌نوبت با شما سروصدا می‌کند.
در پنج‌ماهگی، همه‌جا با شما می‌آید.
در حدود هشت‌ماهگی، وقتی به چیزها نگاه می‌کنید، نگاه شما را دنبال می‌کنند. این به‌عنوان توجه مشترک شناخته می‌شود.
در حدود شش تا ۱۲ ماهگی، کودک باید به طور فعال به دنبال آرامش از شما باشد و تمایل به بازی نشان دهد. وقتی آنها از شما جدا می‌شوند، ناراحت به نظر می‌رسند. همچنین در اطراف غریبه‌ها کمی اضطراب نشان می‌دهند، زیرا می‌توانند چهره‌های آشنا و ناآشنا را تشخیص دهند.


در حدود ۱۲ ماهگی، کودک با شما بازی‌هایی مانند دالی موش از حرکات برای برقراری ارتباط غیرکلامی “سلام”، “خداحافظ” یا “به آنجا نگاه می‌کند” استفاده می‌کند.
در حدود ۱۵ ماهگی آنها نشانه‌هایی از همدلی نشان خواهند داد. شاید با دیدن خواهر یا برادری که گریه می‌کند غمگین به نظر می‌رسند، ناراحت شود.
بین ۱۸ تا ۲۴ ماهگی، کودک با اسباب‌بازی‌ها وانمود می‌کند، مانند تقلید مکالمه با تلفن اسباب‌بازی یا غذادادن به عروسک.
درمان دلبستگی ناایمن در بزرگسالی
همان‌طور که کودکان دارای اختلال دلبستگی واکنشی رشد می‌کنند و بزرگ‌تر می‌شوند، آن‌ها اغلب الگوهایی از علائم بازداری شده یا بی‌قیدوبندی را رشد می‌دهند.

علائم بازداری شده در اختلال دلبستگی واکنشی. کودک یا بزرگسال بی‌نهایت منزوی و به لحاظ هیجانی منفصل است و در برابر راحتی و آسایش مقاومت می‌کند. این دسته از کودکان از آنچه در محیط اطرافشان می‌گذرد آگاهی دارند و حتی حساس هستند؛ اما واکنش یا عکس‌العملی نشان نمی‌دهد و ممکن است دیگران را هل دهند، نادیده بگیرند یا حتی وقتی دیگران قصد نزدیک‌شدن به این کودکان را داشته باشند به آن‌ها حمله‌ور شوند.
علائم بی‌قیدوبندی در اختلال دلبستگی واکنشی. این کودک ظاهراً بین مراقب، والدین یا غریبه‌ها تفاوتی قائل نیست. به دنبال آسایش و دریافت توجه از تقریباً هر شخص است، بدون متمایزکردن. او به‌شدت وابسته است و از نظر عقلی نسبت به سن خود کمتر عمل می‌کند و ممکن است به‌صورت دائمی و مادام‌العمر مضطرب به نظر برسد.

منبع:کانون مشاوران ایران-دلبستگی در کودکان







دلبستگی در کودکان,دلبستگی,دلبستگی ناایمن,
تاريخ : پنجشنبه 8 تير 1402 | 13:39 | نویسنده : dr saba
دوستی قبل از ازدواج آری یا نه
دوستی قبل از ازدواج آری یا نه

افرادی که قبل از ازدواج با یکدیگر رابطه دوستی برقرار می کنند چالش های برای آن ها به وجود می آید، به همین دلیل است که رابطه های دوستی پیش از ازدواج در برخی موارد باعث شکست عشقی می شود.

در دنیای امروزی زنان و مردان با یکدیگر رابطه عاشقانه دارند و در این رابطه نیاز های عاطفی یکدیگر را رفع می کنند این نوع روابط مانند شمشیر دولبه می باشد که بعضی اوقات به ازدواج ختم می شود و گاهی اوقات آسیب های بسیاری را به همراه دارد و به فرد صدمه زیادی وارد می شود.

بنابراین افراد باید اطلاعات کافی در مورد روابط، مزایا و معایب آن ها به دست آورد. آگاهی های لازم در مورد رفتار های دوست دختر و دوست پسر بسیار مفید است و این اطلاعات به نوع رابطه و جهت دهی رابطه کمک بسیاری می کند.

در این مقاله به بررسی رابطه های دوستی قبل از ازدواج یا دوست پسری و دوست دختری، مراحل روابط، مزایا و معایب رابطه دوستی و نکات کمکی برای موفقیت در این نوع روابط پرداخته می شود.

روابط دوست پسر، دوست دختر چیست؟
امروزه روابط دوست پسر دوست دختری، قبل از ازدواج بسیار رایج شده است، این نوع روابط بسیار مختلف و متفاوت می باشد و در بسیاری موارد این روابط مناسب نمی باشند و باعث آسیب هایی در فرد می شود.

زمانی که دختر و پسر می خواهند وارد این روابط شوند باید در ابتدا یک شناخت نسبی نسبت به یکدیگر داشته باشند تا بتوانند انتخاب درستی داشته باشند و با چشمان بسته وارد یک رابطه نشوند زیرا ممکن است شکست عشقی را تجربه کنند.

پیش از ازدواج افراد باید ملاک هایی را در نظر بگیرند و با بررسی این ملاک ها ارتباطی را تشکیل دهند که منجر به ازدواج شود.

افراد با توجه به سه عنصر اصلی زیر می توانند یک رابطه عاشقانه برای خود به وجود آورند.

به این فاکتور ها مثلث عشق می گویند که شامل صمیمیت، تعهد و شور و هیجان راس های آن می باشد و در متن زیر توضیحاتی در مورد آن ها ارائه می دهیم.

صمیمیت: یکی از ملاک هایی که برای یک رابطه عاشقانه لازم است وجود صمیمیت بین دو نفر می باشد، صمیمیت باید بعد از ازدواج وجود داشته باشد. در این صورت افراد یکدیگر را بهتر درک می کنند و به عبارتی در این ملاک دختر و پسر با یکدیگر احساس نزدیکی کرده و بهتر می توانند به یکدیگر اعتماد کنند.
شور و هیجان: افرادی که با هم ازدواج می کنند باید شور و هیجان در بین آن ها وجود داشته باشد، شور و هیجان یکی از راس های مثلث عشق می باشد که وجود آن برای برقراری زندگی مشترک و پایدار لازم می باشد.
البته برخی از افراد هستند که قبل از ازدواج رابطه جنسی را تجربه می کنند، این رابطه باعث می شود تا آسیب هایی بر فرد وارد شود.

تعهد : یکی دیگر از راس های مثلث عشق تعهد می باشد، که پایه های آن معمولا قبل از ازدواج صورت می گیرد و بعد از ازدواج این ملاک محکم تر می شود، این موضوع باعث می شود تا افراد نسبت به یکدیگر روابط پایبندی داشته باشند و اعتماد و وفاداری در بین فرد افزایش می یابد.
مراحل رابطه های دوستی قبل از ازدواج
هنگامی که دختر و پسر وارد رابطه های دوستی می شوند باید مراحلی را بگذرانند و به طور کامل این مراحل را بشناسند تا از به وجود آمدن آسیب ها و اتفاقات ناگوار جلوگیری کنند.دختر و پسر بعد از گذراندن مراحل رابطه های دوستی قبل از ازدواج می توانند به روابط دوستی خود پایان دهند و برای ازدواج آماده شوند، در این مقاله مراحل دوستی بین دختر و پسر مطرح شده است که در زیر مورد بررسی قرار می دهیم.

غرق شدن در رابطه دوستی
اولین مرحله ای که در رابطه عاشقانه و بین دختر و پسر به وجود می آید غرق شدن در آن رابطه می باشد، دختر و پسر به دلیل این که رابطه دوستی آن ها تازه است شور و هیجان زیادی دارند و این شور و هیجان در اوایل ازدواج هم به وجود می آید، در این هنگام دو نفر احساس خیلی خوب و وصف ناپذیری را تجربه می کنند.

به دلیل حس خوبی که در این دوران دارند به آن مرحله ماه عسل می گویند چون این مرحله بی مشکل بوده و بسیار لذت بخش می باشد و افراد تصور می کنند که شخصی را پیدا کرده اند که سال ها دنبال او بوده اند و حتما باید با یکدیگر ازدواج کنند.

شک و تردید در رابطه دوستی
بعد از گذر از مرحله اول دختر و پسر وارد مرحله دوم می شوند و در آن مرحله تفاوت ها و مسائلی در بین دوست دختر و دوست پسر خود نمایی می کند که فرد این ویژگی ها را دوست ندارد و به همین دلیل نسبت به ادامه رابطه دچار شک و تردید می شوند و بسیاری از رفتار هایی که قبلا به آن توجه نمی کرده اند و نادیده می گرفته و در آن زمان شاید برای آن ها جذابیت داشت و دوستش داشتند در این مرحله آزار دهنده خواهد شد.

افراد هنگامی که در مرحله شک و تردید قرار گرفته اند سعی می کنند که تغییراتی در طرف مقابل به وجود آورند و برخی اوقات تلاش می کنند رابطه دوستی خود را پایان می بخشند اما گاهی اوقات به دلیل علاقه ای که بین آن ها به وجود آمده نمی توانند رابطه را پایان بخشند و فقط دعواها و بحث های زیادی بین آن ها به وجود می آید که افراد از خودشان دفاع می کنند یا از طرف مقابلش ایراد می گیرد.

این موضوع یکی از ایرادات دوستی پیش از ازدواج می باشد.

مرحله ناامیدی دوستی
در این مرحله افراد نسبت به تغییر طرف مقابل خود ناامید می شوند و دیگر تلاشی برای بهبود رابطه انجام نمی دهند و نسبت به رابطه خود ناامید می شوند و در برخی مواقع در این مرحله به رابطه خود پایان می دهند در بسیاری از موارد افراد در این مرحله اختلاف های بسیاری را تجربه می کنند و همیشه درگیر بحث و دعوا هستند.

مرحله تصمیم گیری
در این مرحله افراد در مورد رابطه خود تصمیم می گیرند که آن را حفظ و بهبود بخشیده و ادامه دهند یا تمامش کنند، در این مرحله دختر و پسر با یکدیگر صحبت می کنند تا تصمیم نهایی را بگیرند و سعی می کنند تا رابطه خود را تغییر داده و آن را حفظ کرده یا رابطه جدید را تشکیل دهند.

در این مرحله گاهی یکی از طرفین نسبت به ادامه رابطه نا امید شده است و ممکن است دیگری را ترک کند در این صورت ترک شدن در بسیاری از افراد باعث شکست عشقی می شود و این شکست نشانه هایی به همراه دارد که ناشی از گذر مراحل شکست عشقی می باشد.

مرحله عشق قلبی
در این دوره فرد با همه تفاوت های فرد کنار می آید و این قاعده را می پذیرد که هیچ انسانی کامل نیست و هر انسانی نقص های خودش را داد و تصمیم به ازدواج می گیرند.

این مرحله مانند اوایل پر از هیجان و تازگی نمی باشد ولی در عوض افراد نسبت به یکدیگر شناخت بیشتری دارند و از طریق راه های مختلف به رابطه شان تنوع می بخشند و معمولا در این مرحله که به آن عشق قلبی می گویند رابطه دوستی به ازدواج ختم می شود.

اما این مورد بسیار کم دیده می شود بنابراین به دوستی پیش از ازدواج توصیه نمی شود.

منبع:کانون مشاوران ایران-دوستی قبل از ازدواج آری یا نه







دوستی قبل از ازدواج,ازدواج,دوستی پیش از ازدواج,
تاريخ : سه شنبه 6 تير 1402 | 23:50 | نویسنده : dr saba
پرخاشگری کودکان در سنین مختلف
پرخاشگری کودکان در سنین مختلف

پرخاشگری کودکان، علت پرخاشگری کودکان زیر ۳ سال، علت پرخاشگری کودکان ۵ ساله، علت پرخاشگری کودکان ۴ ساله، پرخاشگری در کودکان ۷ ساله، علت پرخاشگری کودکان ۱۰ ساله و سؤالات دیگر والدین در این مقاله توضیح داده شده است. پرخاشگری رفتاری خصومت‌آمیز و غیردوستانه است که در طی آن فرد تمایل دارد به دیگران صدمه و یا آسیب برساند. معمولاً کودکان خیلی سریع ناامید و مأیوس می‌شوند و پرخاشگری را مطابق با سنشان به شیوه‌های متفاوتی نشان می‌دهند. در اینجا دو شیوهٔ پرخاشگری مطرح شده است:

پرخاشگر ابزاری، که شئ محور است.
پرخاشگری خصومت آمیز یا ارتباطی، که شخص محور است.

علائم پرخاشگری کودکان
اگر نشانه های زیر به مرور در فرزندتان دیده می شود، حتما باید از مشاور کمک بگیرید:

اغلب عصبانی است.
بسیار تحریک پذیر یا تکانشی است و در تمرکز کردن مشکل دارد.
به راحتی ناامید می‌شود.
به کودکان یا بزرگسالان دیگر حمله فیزیکی می‌کند.
غالباً مجادله گر یا عبوس است.
در مدرسه عملکرد ضعیفی دارد یا نمی تواند در کلاس درس یا سایر فعالیت‌های سازماندهی شده شرکت کند.
در شرکت در موقعیت های اجتماعی و دوست یابی مشکل دارد.
مدام با اعضای خانواده دعوا می کند و اختیارات والدین را نمی پذیرد.
اغلب مسئولیت رفتار نادرست خود را انکار می کند و دیگران را مقصر می داند.
علت پرخاشگری کودکان زیر ۳ سال
در این دوره سنی، کودکان نسبت به هر شیء که در اطرافشان وجود دارد، احساس مالکیت می‌کنند و فکر می‌کنند تمام لوازم اطرافشان متعلق به آن‌هاست. پرخاشگری در این دوره سنی شیء محور یا ابزاری است و غالباً به‌خاطر به‌دست‌آوردن چیزی رخ می‌دهد. برای درک بهتر شیوه های ابزار پرخاشگری کودکان (از تولد تا سه سالگی) به مثال های زیر توجه کنید:

کودکی را می‌زند تا بیسکویت او را بگیرد.
کودکی را به زمین هل می‌دهد تا با قطارش بازی کند.
عروسک کودک دیگر را به‌زور می‌گیرد.
دوستش را هل می‌دهد تا بتواند کنار پنجره ماشین بنشیند.
علت پرخاشگری کودکان ۴ ساله
تروما، شرایط خانواده و برخی از سبک‌های فرزندپروری (مانند تنبیه شدید و متناقض) احتمال پرخاشگری کودک ۴ ساله را افزایش می‌دهد و باعث اختلال در زندگی او می‌شود. مسائل کنترل خشم کودکان اغلب به این دلیل اتفاق می‌افتد که نمی‌دانند چگونه با ناامیدی یا سایر احساسات ناراحت‌کننده خود کنار بیایند، آن‌ها هنوز مهارت‌هایی را برای حل مشکلات بدون ناراحتی یاد نگرفته‌اند؛ بنابراین ممکن است پرخاشگر شوند.

علت پرخاشگری کودکان ۵ ساله
در این سن، کودکان مهارت‌های شناختی و کلامی را کسب می‌کنند. معمولاً کودکان مهارت‌های جدید را که آموخته‌اند در رفتارهای پرخاشگرانه نیز به کار می‌گیرند. آن‌ها پیامدها و نتایج رفتار پرخاشگرانه را می‌فهمند، بنابراین اگر رفتار پرخاشگرانه به طور مثبت تقویت شود، آن رفتار می‌تواند دائماً تکرار شده یا شدت پیدا کند و یا آنکه آن رفتار هم تکرار شود و هم شدت یابد.

در این دوره سنی، پرخاشگری ابزاری هنوز وجود دارد و علاوه‌برآن پرخاشگری شخص محور نیز می‌شود.
پرخاشگری بیشتر خصومت‌آمیز یا ارتباطی است و هدف آن صدمه‌زدن به فردی دیگر برای کسب تسلط و گرفتن انتقام است.
برای درک بهتر شیوه های ابزار پرخاشگری کودکان سه تا پنج ساله به مثال های زیر توجه کنید:

کودکی، کودک دیگر را با مشت و لگد می‌زند به‌خاطر آنکه، آنچه را که از او می‌خواسته انجام نداده است (مسلط‌شدن).
گوشی هدفون خواهر یا برادرش را خراب می‌کند، چون آن‌ها اجازه نداده‌اند تا سی دی مورد دلخواهش را تماشا کند (انتقام‌جویی).
کودک شروع به بدگویی در مورد کودکی می‌کند که از او می‌ترسد، یا وقتی با او مواجهه می‌شود احساس تهدید می‌کند.

پرخاشگری کودکان
رفتار با کودک پرخاشگر ۶ ساله
طبیعی است که کودکان خردسال گاهی اوقات ضداجتماعی، سرکش، و حتی به‌صورت کلامی پرخاشگر باشند و برای کودکان عصبی تا سن حدود شش‌سالگی نیز گاهی طبیعی است که از نظر فیزیکی پرخاشگر باشند.

پرخاشگری در کودکان ۷ ساله
از مهم‌ترین عوامل پرخاشگری در کودکان می‌توان به بیش‌فعالی اشاره کرد. تکانشگری و تصمیم‌گیری ضعیف می‌تواند منجر به رفتاری شود که به‌عنوان پرخاشگری تعبیر می‌شود. این کودکان معمولاً عواقب اعمال خود را در نظر نمی‌گیرند و ممکن است خود و دیگران را به خطر بی اندازند. یکی از نشانه‌های دیگر پرخاشگری نیز می‌تواند تروما باشد.

مواقعی وجود دارد که پرخاشگری در کودکان یا نوجوانان توسط عوامل استرس‌زا در موقعیت تحریک می‌شود و نشان دهنده بیماری عاطفی است. اما درک این نکته مهم است که این نسبتاً نادر است و وقتی پرخاشگری به طور مکرر شروع به رخ‌دادن می‌کند، می‌تواند یک مشکل عاطفی در حال ظهور باشد.

منبع:کانون مشاوران ایران-پرخاشگری کودکان در سنین مختلف







روانشناسی کودک,علائم پرخاشگری کودکان,پرخاشگری کودکان,
تاريخ : سه شنبه 6 تير 1402 | 23:48 | نویسنده : dr saba
روانشناسی نوجوان ۱۷ ساله
روانشناسی نوجوان ۱۷ ساله

روانشناسی نوجوان ۱۷ ساله، نکات تربیتی، روانشناسی دختر ۱۷ ساله و عشق در ۱۷ سالگی همه در این مقاله آمده است. این سن حساس است لحظه ای فرارسیده که معلوم نیست فرزند شما هنوز بچه است یا نه؟ ممکن است فکر کنید بچه ای که از اولین لحظات زندگی تا نزدیک دوره بزرگسالی تربیت کرده اید، برای مستقل شدن آماده است و دیگر به کمک شما نیاز ندارد، درصورتی که این فکر واقعا اشتباه است. ازنظر جسمی، فرزند شما تقریبا بالغ شده است.


روانشناسی دختر ۱۷ ساله
دخترها زودتر از پسرها به سن بلوغ می رسند و بدنشان عضلانی و پرمو می شود، ولی مشکلات مربوط به بلوغ برای هردو بسیار زیاد است. از نظر احساسی دختر شما مستقل تر است ولی این بدان معنا نیست که دیگر به کمک شما نیازی ندارد. این استقلال ممکن است منجر به تعارض، مخصوصا درون خانواده شود و سختی این کار در این است که مرز باریکی بین کاری که شما به عنوان حمایت از او انجام می دهید و برداشت او از این حمایت که فکر می کند درحال کنترل او هستید، وجود دارد.آن ها روابط جدی تر، و گاهی رمانتیک و حس شدید هویت جنسی دارند. این موضوع می تواند باعث تعارضارت اضافی شود اگر نحوه نگرش آن ها به خودشان با تعبیری که شما از هویت و شخصیت او دارید مطابقت نداشته باشد.

پسر ۱۷ ساله
تکامل احساسات پسر ۱۷ ساله نی نی سایت منجر به نگرانی های بیشتری درباره مزایای بزرگسالی می شود مثل اینکه آن ها چطور می توانند از خودشان محافظت کنند، قرار است کجا زندگی کنند یا می خواهند با زندگی شان چه کنند. اگر می خواهند به دانشکده بروند، ممکن است نگرانی هایی در باره اولین تجربه زندگی دور از خانه و یا مقابله با محیط آموزشی متفاوت داشته باشند. آنها فهم قوی تری از هویت دارند که ممکن است روی تجربیاتش بیشتر منعکس شود شاید توسط درد دل کردن در دفتر خاطرات.

ممکن است علاقه بیش تری به خانواده و آداب و رسوم فرهنگی نشان دهند که موجب تایید نقش مهمی است که در خانواده به عهده دارند. احتمالا به گروه همسالان نسبت به خانواده توجه بیشتری دارند و روی رابطه ها و عشق در ۱۷ سالگی تمرکز بیشتری دارند مخصوصا زمانی که گروه های اجتماعی بسط داده می شود و بنابراین آن ها زندگی اجتماعی خودشان را می خواهند. ان ها نگرانی های بیشتری درباره دیگران دارند و می بینید که برخی از سوالاتشان پیرامون موضوعاتی که با دوستانشان دارند حل می شود.

رشد شناختی نوجوانان
از نظر شناختی، فرزند شما برای درک جهان اطرافش گام های بزرگتری برمی دارد در صورتی که قبلا تلاش او برای شناختن با ترس و نگرانی همراه بود. آنها ایده های بهتری درباره اهدافشان دارند و برای رسیدن به آن ها بلند پروازند.

مهارت های برنامه ریزی بهبود یافته ، آینده نگری و درک عمیق تراز نتایج بالقوه همگی برای یک زندگی مستقل مخصوصا زمانی که روی آینده و آینده نزدیک متمرکز می شوند، حیاتی است. ممکن است کمی خودمحور باشد و علی رغم داشتن ویژگی عقل و اخلاق، معتقد باشند نقطه نظرات خود شان صحیح است با اینکه می دانند دیگران نظر خاص خودشان را دارند.

مهارت های تحصیلی آن ها، حافظه، مهارت های سازماندهی، مدیریت زمان، و توانایی حل مساله نظری در آنها در سطحی است که می توانند از عهده تحصیلات عالی و قرارگرفتن در محیطی که همان چارچوب های قبلی و مسیری که قبلا طی می کرد را ندارد (محیط قبلی) برآید. اکنون زمانی است که رفتار خطر پذیری در او به چشم می خورد (اگر تا به حال اینطور نبوده است)، مخصوصا در مورد نوشیدنی ها، مصرف مواد مخدر، و فعالیت های جسمی و جنسی.

رشد عاطفی
روانشناسی نوجوان ۱۷ ساله رشد عاطفی زیر را تجربه می کنند:

توانایی روابط دوستانه طولانی مدت، متقابل و سالمی دارند.
احساسات خود را به خوبیدرک کرده و توانایی تجزیه و تحلیل چرایی احساس را دارد.
شروع کنید به ارزش کمتری برای ظاهر و بیشتر به شخصیت
بلند مدت فکر می کند
اهدافی را تعیین می کند
خود را با همسالانش مقایسه می کند

روانشناسی نوجوان 17 ساله
کمک به نوجوان در رشد اجتماعی
موارد زیر را به عنوان راه هایی برای تقویت توانایی های اجتماعی نوجوان خود در نظر بگیرید:

نوجوان خود را تشویق کنید تا با چالش های جدید روبرو شود.
با نوجوان خود در مورد نادیده گرفتن خود در روابط گروهی صحبت کنید.
نوجوان خود را تشویق کنید تا با یک فرد بزرگسال مورد اعتماد در مورد مشکلات یا نگرانی ها صحبت کند، حتی اگر این شما نیستید که او تصمیم می گیرد با او صحبت کند.
در مورد راه های مدیریت و کنترل استرس بحث کنید.
نظم و انضباط ثابت و محبت آمیزی را با محدودیت و پاداش ها تشویق کنید.
راه هایی برای گذراندن وقت با هم پیدا کنید.
اضطراب نوجوان ۱۷ ساله
در این سن روانشناسی نوجوان ۱۷ ساله نشان داده است که نوجوانان به دلیل عضو شدن در گروه های دوستی استرس زیادی را تجربه می کند اما با کارهای زیر می توان ایت استرس را مدیریت کرد:

فرصت بیشتر برای ارتباط، همکاری و لذت
به یکدیگر اعتماد کنید که صلاحیت مدیریت رابطه خود را دارید.
اعتماد داشته باشید که می توانید از طریق تغییرات فراوان از نوجوان خود حمایت کنید.
احساس اینکه نوجوان شما برای مدیریت استرس ناشی از این سن مجهزتر است.
اطمینان داشته باشید که نوجوان خود را برای ایمن ماندن آماده کرده اید.
قد مناسب در ۱۷ سالگی
در سن ۱۷ سالگی به بعد، قد دختران به مابین ۱۶۰ و ۱۶۵ سانتی‌متر می‌رسد، در حالیکه وزن آن ها تا حدود ۵۹ کیلوگرم افزایش میابد، قد پسران بطور متوسط بین ۱۷۳ تا ۱۷۸ و وزنشان بین ۶۷ تا ۷۳ کیلو خواهد بود.

تربیت نوجوان ۱۷ ساله
راه هایی وجود دارد تا به فرزندتان کمک کنید به سرعت به بزرگسالی برسد. اگر آنها را تشویق کنید که نه تنها در باره نگرانی ها بلکه درباره آرمان ها و آرزوهایشان با شما صحبت کنند و بیشتر از اینکه قاضی باشید از او حمایت کنید، به او اجازه می دهید بفهمد درکنارش هستید. می توانید به صورت عملی به او کمک کنید مثلا در مورد اقتصاد خانواده و قرض دادن به او آموزش دهید و یا اینکه یاد دهید چطور آشپزی کند یا لباس بشوید (اگرتا به حال این کارها را انجام نداده اید).

آن ها با تغییرات عمده ای رو به رو می شوند، شاید کار جدیدی شروع کند، به دانشکده برود و یا تغییر مکان دهد که این کارها موجب خدشه وارد شدن به اعتماد به نفسشان شود بنابراین تشویق و واکنش مثبت به این تغییرات کمک می کند اعتماد به نفس و خود باوری آنها حفظ شود.

منبع:کانون مشاوران ایران-روانشناسی نوجوان ۱۷ ساله







روانشناسی نوجوان,اضطراب نوجوان,روانشناسی کودک و نوجوان,
تاريخ : دوشنبه 5 تير 1402 | 22:57 | نویسنده : dr saba
مشاوره کودک آنلاین:پرورش مهارت‌های کودک
مشاوره کودک آنلاین:پرورش مهارت‌های کودک

تمرین کردن باعث پرورش مهارت‌های کودک می‌شود ولی با این حال اغلب به درگیری جدی والدین و فرزندان می‌انجامد. مادری می‌گفت: «الیزابت اصرار داشت که گیتار یاد بگیرد، ما برای او گیتار خریدیم و برای آموزش او نیز معلم خوبی پیدا کردیم. اما او به زودی علاقه‌اش را به گیتار از دست داد و در نتیجه، ما برای واداشتنِ او به تمرین، هر روز درگیری داریم. به نظر شما باید در این کار پافشاری کنیم یا تسلیم شویم؟»

وضعیت دشواری است؛ چون به پرسش‌های بسیاری باید پاسخ داده شود تا بتوانید تصمیم درستی بگیرید که چه راه‌حلی مناسب است. کودک در چه سنی باید درس گیتار را شروع کند و چطور می‌توان معلم یا کلاس مناسبی برای او انتخاب کرد؟ چطور می‌توانید اطمینان حاصل کنید که کودک برای انجام تعهدات خود آمادگی دارد؟ آیا کودک ناامید یا نافرمان است، یا این که بیش از حد برای او برنامه در نظر گرفته شده است؟ چطور می‌توانید کودک را تشویق کنید که از تمرینات خود لذت ببرد و مسئولیت تلاش لازم را بپذیرد؟

در این مورد، هدف کوتاه مدت شما این است که کودک را وادارید که به تمرین کردن بپردازد. در حالی که هدف دراز مدت شما این است که به او کمک کنید که مهارت‌های لذت‌بخش جدیدی را که بعدها در زندگی به کارش می‌آید کسب کند. برای دستیابی به این هدف‌ها یک یا هر دو راه حل‌ها را امتحان کنید.مشاوره کودک تلفنی

علایق و توانایی‌های کودک را با هم منطبق کنید

برای این که از این تلاش بیشترین بهره را ببرید، با فعالیتی آغاز کنید که متناسب با سن، میزان رشد و علاقه کودک است.

برای او انتخاب‌های مناسبی فراهم کنید و به او اجازه دهید که خودش انتخاب کند. قبل از این که تصمیمی بگیرید، مطالعه و بررسی کنید. به کلاس موسیقی بروید که سازهای زیادی را به افراد معرفی می‌کند. از یک کلاس ژیمناستیک دیدن کنید. به کنسرت موسیقی محلی کودکان و یا تاتر محلی کودکان بروید. نوارها یا کتاب‌هایی را از کتابخانه بگیرید که مهارت‌های جدیدی را به کودک معرفی می‌کند. در مورد حالات ممکن، انتخاب‌ها، کلاس‌ها و مربی‌ها با معلم‌ها و والدین دیگر گفتگو کنید. تا هنگامی که کودک موقعیت‌های مختلف را ندیده است و هنوز برای فعالیتی که واقعا او را به هیجان آورده، آماده نیست، تصمیم قطعی نگیرید.

در مورد آن فکر کنید. اطمینان حاصل کنید که در مورد همه جنبه‌های مسأله مثلا زمان، هزینه و انرژی فکر کرده‌اید و در مورد آن واقع‌بین هستید. برای مثال، کودکی که تصمیم دارد یک اسکیت باز نمایشی شود، باید چندین بار در هفته و احتمالا صبح خیلی زود به پیست برده شود. کودکی که می‌خواهد شنا یاد بگیرد، علاوه بر استخر، به سرویس رفت و آمد و وسایل شنا نیاز دارد. یاد گرفتن ویلن نیازمند یک دوره آموزشی طولانی است. تمرین پیانو بعد از مدرسه، نیازمند یک پیانو و منظور کردن زمان مناسبی است که طی آن، اتفاقات دیگر خانه مزاحم تمرین کودک نشود. به عبارت دیگر، کودک برای موفق شدن نیازمند کمک و پشتیبانی شماست. هم شما و هم کودک باید آن را جدی بگیرید.

قبل از این که قول بدهید، پرس و جو کنید. اگر کودک شما نسبت به یک فعالیت که نیازمند فراگیری است، علاقه نشان می‌دهد، ابتدا با یک متخصص مشورت کنید تا بفهمید که آیا زمان برای شروع آن مناسب است یا نه. کودک باید آمادگی جسمی و روحی یک فعالیت را داشته باشد. سن نمی‌تواند معیار سنجش باشد زیرا هر کودکی در سن خاصی، از نظر فکری بالغ می‌شود.

سعی کنید سنجیده پول خرج کنید. بلافاصله تصمیم نگیرید که پول زیادی را صرف خرید یک وسیله کنید؛ تنها به این دلیل که کودک شما مشتاق است کاری را شروع کند. می‌توانید، در آغاز، پیانو یا ویلن را کرایه کنید یا از سازهای مشقی و یا دست دوم استفاده کنید، و یا ساز یکی از دوستان و آشنایان را امانت بگیرید، تا مطمئن شوید که کودکتان واقعا استعداد و علاقه لازم برای این کار را، دارد. به این ترتیب، می‌توانید در صورتی که کودک علاقه خود را از دست داد، بدون ناراحتی، از ضرر و زیان احتمالی جلوگیری کنید.

کودک را مجبور نکنید که به کار ادامه دهد. حتی کودکی که کاملا مصمم است پیانو نواز شود، ممکن است بعد از چند سال آموزش، واقعا به این نتیجه برسد که بهتر است فوتبالیست شود. یا نقاش جوانی که شما همه امکانات را برایش فراهم کرده‌اید، ناگهان تصمیم می‌گیرد رهبر ارکستر شود. او را تشویق کنید که به فراگیری مهارت اولیه ادامه دهد،.لی بیش از حد پافشاری نکنید. این مسأله ارزش یک جنگ دائمی را ندارد. به این حال، اگر کودک شما توانا و مشتاق است، با او قراردادی بنویسید که تمرین را به‌طور سبک‌تری انجام دهد. به یاد داشته باشید که هر چیزی که او یاد بگیرد، برای تمام عمر برایش مفید خواهد بود. ممکن است او نتواند یک نوازنده معروف شود، ولی حداقل می‌تواند یکبار در هفته از کلاس موسیقی‌اش لذت ببرد. مهمترین چیز این است که او نسبت به خودش، احساس خوبی داشته باشد.

منبع:مرکز مشاوره-مشاوره کودک آنلاین:پرورش مهارت‌های کودک







مهارت‌های کودک,مشاوره کودک,پرورش مهارت به کودک,
تاريخ : دوشنبه 5 تير 1402 | 22:56 | نویسنده : dr saba
مشاور خوب کودک:رعایت نکات پاکیزگی کودک
مشاور خوب کودک:رعایت نکات پاکیزگی کودک

مسلما داشتن یک کودک پاکیزه و منظم لذت‌بخش است. با این حال، در مورد این که چقدر کودک را تر و تمیز می‌خواهید و چه هنگام این انتظار را از او دارید، منطقی باشید. هر از چند گاهی کثیف شدن، کاملا پذیرفتنی است و پاکیزه کردن کودک نباید به صورت یک تنبیه درآید. از طرف دیگر، هر کودکی باید احساس غروری نسبت به بدن خودش پیدا کند و بیاموزد که چطور از آن مراقبت کند. اگر خودتان الگوی مناسبی برای کودک باشید، به کودک کمک خواهید کرد که عادت‌های خوبی را در زمینه پاکیزگی شخصی به دست آورد و همچنین به این نتیجه برسد که شست‌وشو بسیار سرگرم‌کننده و مسرت‌بخش است.

کودکان خردسال سعی می‌کنند که خودشان به تنهایی و بدون کمک شما، شست‌وشو را انجام دهند، ولی بیشتر آنها تنها در سن چهار سالگی می‌توانند بدون نظارت شخصی دیگر، دست خودشان را بشویند. شش ماه بعد می‌توانند به تنهایی و به شکل قابل قبولی صورت خود را نیز بشویند. ولی تنها در حدود شش سالگی می‌توانند کاملا به تنهایی حمام کنند. کودکان معمولا به اندازه بزرگ‌ترها به پاکیزگی اهمیت نمی‌دهند. ولی اگر بهداشت و پاکیزگی در سنین اولیه به کودکان آموزش داده شود، به تدریج به صورت قسمتی از زندگی روزمره آنها درمی‌آید.

راه‌حل‌های ما در واقع پیشنهادهایی برای آموزش کودکان بسیار خردسال در زمینه پاکیزه کردن خودشان به همراه شماست. بدین ترتیب، آنها به صورت طبیعی این کار را یاد می‌گیرند. عجله نکنید! به کودک نشان دهید که شست‌وشوی روزمره می‌تواند لذت‌بخش باشد. اگر فکر می‌کنید که کودک شما فراموش کرده است صورتش را بشوید، از او نپرسید که صورتش را شسته است یا نه، فقط از او بخواهید که صورتش را بشوید چون صورتش کثیف است. دقیقا چیزی را که انتظار دارید مشخص کنید و او را با یک روش غیر انتقادی و مثبت برانگیزید.

اشیاء را طوری قرار دهید که برای کودک قابل دسترسی باشند

از آنجایی که دستشویی خانه برای کودک بسیار بلند است، و او نمی‌تواند از آن استفاده کند، یک چهارپایه کوچک تهیه کنید و هنگامی که زمان شستشو است، آن را بیرون بیاورید. لوازم شستشو مانند هوله و برس ناخن را طوری قرار دهید که به راحتی در دسترس کودک باشد. به او یاد دهید که چطور از آنها استفاده کند. شستشو را با همراهی همدیگر انجام دهید و به کودک اجازه دهید که علاوه بر این که روی خودش تمرین می‌کند، روی شما نیز تمرین کند.

آموزش را زود شروع کنید

هنگامی که آداب توالت رفتن را به کودک می‌آموزید، کاری کنید که شستشوی دست‌ها بعد از توالت رفتن به صورت یک عادت ثانویه درآید. اجازه دهید که کودک خودش لوازم شست و شو را انتخاب کند تا بدین ترتیب هنگامی که از آنها استفاده می‌کند، لذت بیشتری ببرد. برای مثال، کودکان نوپا هوله‌هایی را که عکس‌های فانتزی دارند و یا صابون‌های رنگی و خوش عطر را دوست دارند. از صابونی استفاده کنید که چشم‌ها را نمی‌سوزاند. دو هوله را به هم بدوزید و خرده‌های صابون را در آن بریزید تا یک دستگاه صابون‌سازی خودکار درست کنید. اجازه دهید کودک با نوک انگشتش کف‌صابون روی‌صورتش بگذارد تا شست‌وشو برای او حالت‌بازی پیدا کند.

پاکیزه بودن را پاداش دهید

یک جدول در حمام بگذارید و پس از شستن دست قبل از غذا و بعد از توالت، او را وادارید که در جدول علامت بگذارد. هنگامی که کودک با دست و صورت تمیز سر میز آمد، به او لبخند بزنید (و به این صورت به او پاداش دهید) و به او بگویید که صاحب تمیزترین دست قبل از همه دسر (یا غذا) ر دریافت می‌کند. هنگامی که کودک در جدول نمره مشخصی را به دست آورد، به او اجازه دهید که یک دسر مخصوص یا شام را انتخاب کند.

کودک را با نتایج عملش روبرو کنید

اگر کودک به سنی رسیده که می‌تواند به خوبی از عهده شست‌وشوی خودش برآید ولی از این کار امتناع می‌کند، موقع آن است که نتایج کارش را ببیند. برای مثال، به کودک خردسال بگویید که اگر نمی‌تواند خودش دست و صورتش را بشوید، شما مجبور خواهید شد این کار را برایش انجام دهید. بعد از دو یا سه بار، او ترجیح خواهد داد که خودش این کار را انجام دهد. یا این که از تصحیح بیش از حد استفاده کنید. اگر بار اول کودک دست و صورتش را نشست، نظارت کنید که این کار را دوباره و سه باره انجام دهد.روانشناسی کودک

جنگ مسواک زدن

مسواک زدن موضوعی نیست که بتوان در اهمیت آن شک کرد و هر کودکی باید یاد بگیرد که حداقل دو بار در روز، و ترجیحا بعد از هر غذا، دندان‌هایش را مسواک بزند؛ همچنین لازم است که از نخ دندان نیز استفاده کند. ولی در مورد بعضی از والدین، مجبور کردن کودکانشان به این که هر صبح خودشان دندان‌هایشان را مسواک بزنند، یک درگیری همیشگی است. اکثر والدین اهمیت مسواک زدن را درک می‌کنند، ولی از آنجایی که دندان‌های کودک دائمی نیستند، گاهی این کار را جدی نمی‌گیرند. دندان‌های شیری اساس رشد دندان‌های دائمی هستند، پوسیدگی این دندان‌ها تنها درد ایجاد نمی‌کنند، بلکه می‌تواند بالقوه خطرناک باشد؛ زیرا می‌تواند منجر به عفونت یا افتادن زود هنگام دندان شوند که بعدا محل دندان دائمی ر نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد و باعث می‌شود که دندان‌های دائمی کج دربیایند.

منبع:مرکز مشاوره-مشاور خوب کودک:رعایت نکات پاکیزگی کودک







کودک پاکیزه,انضباط شخصی کودک,رعايت پاکیزگی کودک,
تاريخ : جمعه 2 تير 1402 | 22:55 | نویسنده : dr saba
مشاوره کودک تلفنی:کودک و تماشای تلویزیون
مشاوره کودک تلفنی:کودک و تماشای تلویزیون

مشاوره کودک تلفنی:کودک و تماشای تلویزیون چگونه است؟ در کشور آمریکا یعنی جایی که تمام خانه‌ها حداقل یک دستگاه تلویزیون و بیش از یک سوم خانه‌ها دو دستگاه تلویزیون دارند، کودکان، اوقات بسیار زیادی را در هفته صرف تماشای تلویزیون می‌کنند.

براساس آمارهای موجود، نوجوانان شش تا یازده ساله به‌طور متوسط، بیست و چهار ساعت در هفته تلویزیون تماشا می‌کنند و این در حالی است که کودکان دو تا پنج ساله، سه ساعت بیش از این مقدار را صرف تماشای تلویزیون می‌کنند.

برنامه‌های تلویزیون قطعا ارزش‌های کودکان و برداشت‌های آنها را از دنیا و واقعیت‌های جامعه تحت تاثیر قرار می‌دهند؛

به ویژه هنگامی که این تاثیرات مداوم به صورت انباشتی باشد.

بزرگسالان این توانایی را دارند که بین واقعیت و افسانه و خوب و بد تمایز بگذارند و بتوانند ذهنشان را از چیزی که جلو چشمشان به نمایش درآمده است، جدا کنند. ولی کودکان، خام و احساساتی هستند.

کودکان چیزی را که می‌بینند و می‌شنوند، باور می‌کنند و دیدگاه‌هایی را که به صورت دیداری و شنیداری جذاب به آنها ارائه می‌شود، قبول می‌کنند.

آنها این آمادگی را دارند که خود را با شخصیت‌های محبوب و قوی تلویزیون شبیه‌سازی کنند و به مرور زمان، نقطه نظرهای مثبت یا منفی آنها را بپذیرند.

به نظر می‌رسد که کودکانِ بسیار تاثیرپذیر یا عجول، بیشتر مستعد این هستند که صحنه‌های خشونتامیزی را که می‌بینند، نمایش دهند و اجرا کنند؛

در حالی که کودکان دیگر ممکن است دچار کابوس شوند و از صحنه‌هایی که دیده‌اند بترسند.

ما معتقدیم که تلویزیون به صورت یک واقعیت زندگی درآمده است و نمی‌توان از آن چشم‌پوشی کرد ـ با این که بسیاری از والدین آرزو دارند که کاش می‌شد چنین کرد ـ با این حال باید از تلویزیون به صورت موردی استفاده شود.

والدین باید برای استفاده سالم از تلویزیون، دست به انتخاب بزنند؛ به این ترتیب که برنامه‌های تلویزیون و زمانی را که کودکان برای تماشای تلویزیون سپری می‌کنند، تحت کنترل درآورند.

الگو را زود جا بیندازید
اگر می‌خواهید که تلویزیون تنها نقش کوچکی در زندگی کودک شما بازی کند، این الگو را از زمانی که کودکان هنوز خردسال هستند و پیش از آن که مشکلی ایجاد شود، جا بیندازید و زمانی که کودکان بزرگ‌تر شدند باز هم به کنترل خود ادامه دهید.

ما پیشنهاد می‌کنیم برای این که بتوانید نوپایان خود را خوب کنترل کنید، از پیش برنامه‌ریزی کنید و جایگزین‌های دیگری را ارائه دهید. از پیش برنامه‌ریزی کنید.

سعی کنید علاوه بر تلویزیون تماشا کردن کودکتان، تلویزیون تماشا کردن خودتان را نیز تنظیم کنید.

به محض این که از خواب بیدار شدید تلویزیون را روشن نکنید و تا شب، هنگتمی که آرم پایان برنامه آمد تلویزیون را روشن نگه ندارید و با این کار یک زمینه ثابت برای تمام وقایع خانه ایجاد نکنید.

اگر شما یک تماشا کننده بی‌هدف برنامه‌های تلویزوین هستید، کودکانتان نیز چنین خواهند شد.مشاور کودک تلفنی

جایگزین‌های دیگری ارائه دهید. از تلویزیون به عنوان وسیله‌ای که با آن کودکانتان را یک جا آرام نگه می‌دارید، استفاده نکنید.

اطمینان حاصل کنید که کودکتان فعالیت‌های لذت‌بخش دیگری نیز دارد که او را شاد و سرگرم نگه می‌دارد و تلویزیون را تنها برای تماشای برنامه‌های خاصی روشن کنید.

تماشای تلویزیون خانواده را کنترل کنید

با بزرگ‌تر شدن کودکان و تمایل آنها به تماشای تلویزیون، بیش از خدی که شما می‌خواهید، باید برنامه‌ای برای تلویزیون تماشا کردن بریزید.

در ابتدا تصمیم بگیرید که چه مدت زمانی و چه وقت به کودک اجازه خواهید داد که تلویزیون تماشا کند. ممکن است تصمیم بگیرید که کودک در زمان‌های معینی بدون محدودیت تلویزیون تماشا کند و یا این که در زمان‌های معینی بدون محدودیت ولی تنها برنامه‌های تایید شده توسط شما را تماشا کند، و یا این که در مدت، وقت و برنامه‌ها محدودیت قائل شوید.

ممکن است برنامه شما به سادگی به صورت دایره کشیدن در جدول برنامه‌های تلویزیون روزنامه طرح شود. به کودک اجازه دهید که در انتخاب برنامه‌ها به شما کمک کند، ولی تایید نهایی را برای خودتان نگه دارید.

در مورد قوانین، عادلانه رفتار کنید
همیشه هنگامی که به هر دلیل می‌خواهید کودکتان تلویزیون تماشا نکند، قاطع و صریح باشید.

سعی کنید تا حد امکان، تلویزیون را در میان یک برنامه قطع نکنید. برای کودکان، بسیار سخت است که در وسط برنامه تلویزیون را خاموش کنند.

به کودک تذکر بدهید. از قبل او را آگاه کنید که زمان تقریبی خاموش کردن تلویزیون چه موق است.

در مورد کودکان کوچک‌تر، به آنها بگویید که ده دقیقه دیگر فرصت دارند و سپس تایمر آشپزخانه ر روشن کنید. هنگامی که زنگ زده شد تلویزیون نیز خاموش خواهد شد. یا این که به آنها بگویید: «وقتی این برنامه تموم بشه، تلویزیون خاموش می‌شه!»

اگر یک برنامه تلویزیونی با زمان صرف شام، زمان خواب یا برنامه‌های دیگر تداخل دارد، از آغاز، اجازه تماشا کردن آن را ندهید.

منبع:مرکز مشاوره-مشاوره کودک تلفنی:کودک و تماشای تلویزیون







کودک و تماشای تلویزیون,کودک و رسانه,کودک و تلویزیون,
تاريخ : جمعه 2 تير 1402 | 22:54 | نویسنده : dr saba
مشاور کودک:تجربه کودک را عوض کنید
مشاور کودک:تجربه کودک را عوض کنید

مهم نیست که چرا کودک انتظار دارد شما بلافاصله درخواست او را برآورده کنید. قدم اول شما این است که تجربه‌ای را که مبنای چنین انتظاراتی شده است، تغییر دهید.

گروهی عمل کنید. هر کسی که با کودک سروکار دارد، باید به عنوان بخشی از حل مشکل عمل کند. این افراد شامل پرستار کودک و پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها نیز می‌شود. هیچ چیز مانند این عبارت آشنا از پدربزرگ که می‌گوید «آب‌نبات رو بده بهش بابا!» بدخلقی کودک را ابقاء نمی‌کند. همه باید با نقشه شما همکاری کنند تا در نهایت، وضعیت موجود تغییر کند. اگر تمام افراد نمی‌توانند همکاری کنند و یا همکاری نمی‌کنند، ارتباط کودک با فرد مزبور باید برای مدتی محدود شود. بدین ترتیب کودک می‌فهمد که والدین، از پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها متفاوتند.

تجربه متفاوت کودک با مشاور کودک
خودتان نزد کودک باشید. کودکان می‌توانند به آسانی به هدیه‌های والدین، هنگامی که از آنها به عنوان جایگزین‌هایی برای حضور فیزیکی (منظور این است که خود پدر یا مادر، نزد کودک حضور داشته باشند)، یا توجه و یا جبران حرف‌های تند قبل و یا راهی برای او وقت بگذارید. همیشه، زمان‌هایی، به‌طور غیر مشروط، به او محبت و توجه کنید ـ زمانی که او آن را تقاضا نمی‌کند و یا از شما چیزی نمی‌خواهد. سپس به آن لحظه‌های ویژه را نیز اضافه کنید.

لحظه‌های ویژه می‌تواند خواندن یک قصه قشنگ در هنگام بازی کردن دو نفری و یا این که گفتگو در مورد وقایع روز بعد باشد. بگذارید بداند که اطرافیانش او را دوست دارند و برای دیگران ارزش دارد.

برای تغییر رفتار کودک برنامه‌ریزی کنید
اگر می‌خواهید کودک رفتارش را تغییر دهد، باید ابتدا رفتار خودتان را تغییر دهید.

از پیش فکر کنید. هنگامی که جنجال شروع شد هر کجا که هستید برای پاسخگویی به خواستن‌های کودک آماده باشید. در درجله اول، از مکان‌های عمومی که در آنها چنان مضطرب می‌شوید که نمی‌توانید با وجود نق‌نق کودک در مقابل خواسته‌های کودک مقاومت کنید، بپرهیزید. کودک باید بداند که شما جدی هستید. بنابراین، طرح جدید خود را در منزل شروع کنید. سپس قبل از رفتن به مغازه خواروبار فروشی به کودک بگویید که در آنجا تنها اشیاء موجود در فهرست را خریداری خواهید کرد. از او بخواهید که یک یا دو خوراکی دلخواهش را پیشنهاد کند و آنها را به لیست اضافه کنید. سپس در راه خواربار فروشی مشارکت او را تحسین کنید.

به گفته خود عمل کنید. قبل از رفتن به مغازه، قانون را تکرار کنید: بجز موارد موجود در فهرست، خرید دیگری انجام نخواهد شد. اگر کودک تقاضای خوراکی دیگری می‌کند، چند ثانیه مکث کنید تا تقاضا را بررسی کنید و سپس دلیلی ارائه دهید، مثلا: «نه، برای تو خوب نیست.» حرف خود را عوض نکنید. ممکن است روش برخورد با جُرج چهار ساله که دائما تقاضای چیزهای مختلفی می‌کرد، برای شما هم مفید واقع شود.

مادر جرج به او گفت که تنها می‌تواند در فروشگاه یک چیز را برای خودش انتخاب کند، و با هم تصمیم گرفتند که آن یک چیز کتاب باشد. برای به دست آوردن کتاب، جرج می‌بایست هیچ چیز دیگری را درخواست نکند و آرام روی نیمکت مغازه بنشیند. این روش موثر واقع شد.

همیشه تصمیم خود را به‌طور واضح به کودک بگویید که چه چیزهایی را می‌توانید بخرید و چه چیزهایی را نمی‌توانید بخرید. فرض کنید که کودک شما در ساعت هفت و سی دقیقه بعد از ظهر یک شیرینی می‌خواهد. به چشم‌های او نگاه کنید و با لحنی ثابت و دوستانه توضیح دهید که این درخواست منطقی نیست چون الآن شام حاضر می‌شود «ولی می‌تونی بعد از شام یکی بخوری».

تسلیم نشوید. هنگامی که تصمیم خود را گرفتید و به کودک گفتید، به آن پایبند باشید! حتی در صورتی که کودک داد و فریاد می‌کند و یا به این سو و آن سو لگد می‌زند، تسلیم نشوید. مقاومت خود را محک بزنید. به عنوان مثال بیایید در نظر بگیریم که شما در قسمت خروجی سوپرمارکت هستید و کودکتان تاکنون پنجاه چیز مختلف، از شیرینی تا شکلات و آدامس را در خواست کرده است. در حالی که شما در حال پرداخت بهای خرید خود هستید، کودک شروع به جیغ زدن می‌کند که برایم شکلات بخر. صبر کنید و دست و پای خود را گم نکنید. این یک تجربه مهم یادگیری برای هر دو شماست.

از تحسین استفاده کنید. به تدریج با رد فزاینده درخواست‌های کودک و کسب صبر بیشتر در مقاومت در برابر انجام خواسته‌هایش، سعی کنید او را سخاوتمندانه برای تلاش‌هایش در زمینه همکاری تحسین کنید ـ به ویژه برای قبول کردن «نه». گاهی بدون این که کودک درخواستی کرده باشد، چیزی را که کودک معمولا درخواست می‌کند، به او بدهید. با این حال، به این کار عادت نکنید زیرا بدین ترتیب، کودک انتظار آن را پیدا خواهد کرد و شما سر جای اولتان برخواهید گشت.

پیشرفت کودک را یادداشت کنید. بسیاری از والدین، استفاده از جدول را برای ثبت پیشرفت‌های کودک بسیار مفید می‌یابند. رفتار مطلوب را معین کنید و سپس آن را بشمارید. کودک با پذیرفتن جواب نه و یا با اطاعت از فرامین شما نمره‌ای خواهد گرفت. نمره‌ها را با یکدیگر جمع کنید و در بیرون رفتن بعدی برای کودک جایزه‌ای به انتخاب خودش بخرید.

یاد بگیرید که شکست نخورید
برخورد کردن با توفان بداخلاقی و رفتار ضداجتماعی کودک در اماکن عمومی، به تصمیم قطعی شما نیاز دارد. در چنین شرایط ناخوشایندی، هیچ راه حلی بهتر از قاطعیت و پایداری والدین نیست. فرض کنید که در حال صرف شام لذیذی در یک رستوران دوست داشتنی هستید. لِسلی می‌خواهد قبل از خوردن حتی یک قاشق از غذایش، تکه سوم کیکش را بخورد. شما می‌گویید: «نمی‌شود!» و او شروع به نق زدن می‌کند.

یکبار به او تذکر بدهید و در صورت لزوم او را از میز شام دور کنید؛ مثلا او را به داخل ماشین و یا اتاق خلوتی ببرید و تا هنگامی که دست از بدخُلقی‌اش برنداشته و قول همکاری نداده است، او را به سر میز شام برنگردانید. اگر همچنان به رفتار ناپسندش ادامه داد، مجبور خواهید شد او را به منزل برگردانید. این کار را انجام دهید؛ حتی اگر این تصمیم باعث شود که تفریح سایر بچه‌ها متوقف شود. در چنین حالتی به بچه‌ها قول یک برنامه دیگر را بدهید.

چمند روز بعد دوباره بچه‌ها را بیرون ببرید و این بار لِسلی را با همسرتان در منزل تنها بگذارید. دفعه بعد لِسلی را با همسرتان در منزل تنها بگذارید. دفعه بعد لِسلی را نیز مجددا با خودتان ببرید و به او این فرصت را بدهید که نشان دهد می‌تواند همکاری کند.

کودک دائما چیزها را فراموش یا گم می‌کند
این پیشامد که ناهار خوردن را فراموش کنیم و یا چترمان را گم کنیم، امری طبیعی است که بعضی از ما به ان عادت نیز کرده‌ایم. کودکان به ویژه مستعد فراموشی یا گم کردن هستند که گرچه یک رخداد طبیعی است، اما در عین حال، کلافه کننده، وقت‌گیر و گران نیز هست. صدای کودکانه‌ای پای تلفن می‌گوید: «مامان، من کفش‌های ورزشی‌ام رو فراموش کرده‌ام، می‌تونی اونارو به مدرسه بیاری؟» یا این که: «کتاب ریاضی من کجاست؟ یادمه که اونو به خونه آوردم.»

منبع:مرکز مشاوره-مشاور کودک:تجربه کودک را عوض کنید







تجربه کودک,تجربه کردن کودک,مشاوره کودکان,
تاريخ : پنجشنبه 1 تير 1402 | 16:24 | نویسنده : dr saba
مشاوره کودکان تلفنی :کودک و نظم و ترتیب
مشاوره کودکان تلفنی :کودک و نظم و ترتیب

کودک و نظم و ترتیب: شما نیز ممکن است مانند بسیاری از والدین فکر کنید باید اسم کودک شما را طوفان تورنادو می‌گذاشتند. گاهی به نظر جالب می‌رسد که چطور این موجودات کوچک می‌توانند در چنین زمان کوتاهی تمام چیزهای یک اتاق را به هم بریزند. کودکان دوست دارند چیزها را به هم بریزند و کودکان خردسال‌تر اصلا فکر نمی‌کنند چیزها را به هم ریخته‌اند: آنها هر چقدر چیزهای بیشتری برای بازی کردن دورو برشان باشد، سرگرم‌تر می‌شوند و بیشتر لذت می‌برند.

بعد از مدتی خانه شما شبیه حراجی‌های لباس یا اسباب‌بازی می‌شود و شما همیشه در حال غر زدن سر کودک هستید که چیزهایی را که ریخته است، جمع و جور کند و یا این که خودتان آنها را جمع می‌کنید. در این صورت، شما باز هم یک مسئولیت دیگر را که نباید برعهده می‌گرفتید، برعهده گرفته‌اید و از همه بدتر این که، کودک می‌فهمد کسی هست که پشت سرش چیزهایی را که ریخته است، جمع کند.

هر کس می‌تواند و باید مسئول تمیز کردن ریخت و پاش‌های خودش باشد. به کودک خود اهمیت مراقبت از وسایل و گذاشتن آنها در محل مخصوصشان را یاد دهید. او با پیدا کردن سریع وسایلش و غروری که این مرتب بودن به او می‌دهد، در واقع خودش جایزه‌اش را گرفته است.

گاهی صرفا لازم است که شما به اصطلاح چوب به زمین بکوبید: «این خانه باید این‌طور باشد که همه ما خودمون وسایلمون را جمع کنیم!» به‌طور ایده‌آل این قانون بازد از ابتدا، جزء طبیعی زندگی باشد. اگر چنین نیست، می‌توانید با بکارگیری یک یا چند مورد از راه حل‌های زیر، موقعیت را اصلاح کنید.

از پیش برنامه‌ریزی کنید

مرتب بودن، باعث صرفه‌جویی در وقت و جلوگیری از درگیری می‌شود و به شما اجازه می‌دهد که محیط اطرافتان را کنترل کنید. بنابراین با صرف کمی وقت طوری محیط اطراف کودک را تغییر دهید که نظیف بودن برایش آسان‌تر شود.مشاوره کودکان تهران

برای نگهداری لوازم کودک مکان‌هایی را تعیین کنید. به او بگویید همان‌طور که او خانه‌ای برای زندگی کردن دارد، همه اشیاء و لوازمش هم به خانه احتیاج دارند. محل‌های جداگانه‌ای را برای اسباب بازی‌ها، لوازم ورزشی و لوازم هنری و…. کودک تعیین کنید. جعبه‌های کفش می‌توانند برای نگهداری اشیاء کوچک‌تر به کار روند و می‌توان از جعبه جواهرات برای نگهداری اشیاء با ارزش استفاده کرد. برای اشیاء بزرگ‌تر، تاقچه، کابینت یا کمد مناسب‌تر از جعبه‌های اسباب‌بازی بزرگ هستند که در آنها اسباب بازی‌ها به هم ریخته می‌شوند و می‌شکنند. سطل‌های پلاستیکی آویزان شونده، محل مناسبی برای اسباب بازی‌های با قطعات فراوان هستند. به هر شکل که در مورد این مسائل تصمیم می‌گیرید، هدف شما باید این باشد که هر چیز جای معینی داشته باشد.

محل اشیاء را طوری قرار دهید که در دسترس کودک باشد. اتاق را از چشم کودک نگاه کنید و مطمئن شوید که تاقچه‌ها، کابینت‌ها، جارختی‌ها و طبقه‌های کمد طوری قرار گرفته است که کودک می‌تواند به آسانی به آنها دسترسی پیدا کند.

به محل‌ها برچسب بزنید. محل هر چیز را با برچسب (اتیکت)، حرف چسبان و یا حتی عکس مشخص کنی. به این ترتیب، کودک یکی از فایده‌های حروف الفبا را نیز یاد خواهد گرفت!

به کودک آموزش دهید و او را زیر نظر بگیرید

برای کودکانتان الگوی عملی باشید. بدین معنا که شما خودتان باید مرتب و منظم باشید و بر کار آنها نیز نظارت کنید. کودکانی که هرگز در عمرشان مرتب نبوده‌اند نمی‌توانند در یک چشم به هم زدن همه جا را مرتب کنند. همچنین آنها می‌دانند که چه باید بکنند. تمام کودکان ـ بزرگ و یا کوچک ـ باید بدانند که انتظارات شما دقیقا چه هستند. آیا اتاق فقط باید جلوی چشم شما تمیز باشد و یا این که حتی پشت درهای بسته هم باید اتاق تمیزی داشته باشند؟ به خاطر بسپارید که کودک به تدریج یاد می‌گیرد که شما چه می‌خواهید و بنابراین شما باید در انتظاراتتان واقع‌بین باشید.

آماده باشید که گاهی به کودک کمک کنید. حتی مرتب‌ترین کودکان نیز برای جمع کردن اسباب بازی‌هایی که دارای قطعات متعدد هستند، نیاز به کمک دارند تا قطعات گم نشوند. روش زیر را که ما از مادر یک کودک دو ساله یاد گرفته‌ایم، امتحان کنید: از کودک خواسته شد که به بهترین وجه اسباب بازی‌هایش را جمع کند و سپس مادرش برگشت تا با هم قطعات اسباب‌بازی را سوار کنند. به تدریج که کودک مهارت پیدا کرد، توانست قطعات بیشتری از اسباب‌بازی را سوار کند و نهایتا توانست خودش این کار را با احساس غرور خاصی به تنهایی انجام دهد.

در کودک عادت ایجاد کنید. کودک خود را تشویق کنید که وسایلش را بلافاصله بعد از بازی، جمع کند. در مورد کودکان نوپا چنین کنید: یکی شما بردارید، یکی کودک بردارد و بخوانید: «ما چیزامونو این جوری جمع می‌کنیم، ما چیزامونو این جوری جمع می‌کنیم….» هنگامی که جمع کردن و برداشتن از روی زمین را یاد گرفت، هدف بعدی این است که به او یاد دهید آنها را کجا بگذارد. اگر این آموزش را از ابتدای زندگی کودک آغاز کنید، او به این نتیجه خواهد رسید که این کار جزء طبیعی بازی کردن یا کار کردن است.

منبع:مرکز مشاوره-مشاوره کودکان تلفنی :کودک و نظم و ترتیب







کودک و نظم و ترتیب,مشکلات گفتاری در کودکان,مشاوره کودکان,
تاريخ : چهارشنبه 31 خرداد 1402 | 14:22 | نویسنده : dr saba
مشاوره کودک و نوجوان:افکار کودکان
مشاوره کودک و نوجوان:افکار کودکان

۴ تا ۵ سالگی: من می‌توانم هر آنچه تو می‌توانی باشی باشم

افکار کودکان در سنین میان چهار تا پنج سالگی متشکل­تر، متمرکزتر و معمولی­تر می‌شود. آن‌ها یاد می‌گیرند یک ایده، مسئله و یا وظیفه را تا مرحله به دست آوردن نتیجه دنبال کنند و حتی از یک روز تا روز دیگر روی آن فکر و عمل کنند تا با موفقیت به پایان برسانند. کودکان پنج ساله نگران نظم و کمال هستند. آن‌ها می‌توانند درباره یک نظریه فکر کرده و آن را اجرا نمایند در حالی که در آغاز این سال ممکن است به سرعت از یک ایده به ایده دیگر بروند. افکار آن‌ها به تدریج عمیق‌تر شده و حافظه آن‌ها در مورد حوادث، موقعیت‌ها و استراتژی‌ها در حل مسائل و غیره بهبود می‌یابد. از چهار تا پنج سالگی رشد آن‌ها در زمینه استقلال افزایش می‌یابد. کارهایی که آن‌ها در چهار سالگی برای حفظ و مراقبت از خود انجام می‌دادند در پنج سالگی با سادگی بیشتر و نظارت کمتر انجام می‌دهند. در پنج سالگی بسیاری از کودکان در منزل به کارها کمک می‌کنند مثل شستن و خشک کردن ظروف، چیدن میز و نظایر آن. از چهار تا پنج سالگی باید قوانین اجتماعی جزو سرشت کودکان شود و رفتارشان بر قضاوت شخصی خودشان متکی باشد. آن‌ها از خودشان در ارتباط با دیگران آگاهی بیشتری به دست می‌آورند و وظیفه یادگیری را دنبال خواهند کرد زیرا این وظیفه بیشتر آن‌ها را به صورت یک فرد مورد احترام درخواهد آورد که دارای صفاتی شبیه به دیگران و باارزش از نظر آنان خواهند شد. آن‌ها به شرکت در نمایشنامه درام اجتماعی به عنوان راهی برای معرفی تصویری از خود از طریق کشف یک سری نقش‌های مختلف ادامه می‌دهند.

مهارت‌های حرکتی کودکان چهار تا پنج ساله به‌اندازه کافی پیشرفت کرده است که در بازی آن‌ها کارهای برجسته متنوع و حرکات ساده ژیمناستیک دیده می‌شود. در پنج سالگی آن‌ها می‌توانند لی‌لی کنند، بپرند، طناب بازی کنند، بدوند، از جایی بالا روند، دور خود بچرخند و غیره. این بازی‌ها راهی است برای تمرین مهارت‌های حرکتی و نیز یادگیری همکاری با دیگران، ایجاد تناسب میان اعمال و دستورالعمل‌های شفاهی و آگاهی و پیروی از یک سری قوانین ساده.مشاورکودک و نوجوان

مهارت‌های حرکتی ظریف بهتر شده و تحت کنترل در می‌آید. ممکن است بعضی از کودکان به یادگیری نوشتن علاقه‌مند باشند. اکثر نقاشی‌های کودکان کنترل شده و منطبق بر تصویر و طرح ذهنی است. طرز گرفتن مداد بهتر شده و از قیچی برای بریدن چیزها به خوبی استفاده می‌کنند. در این دوره زبان به طور روزافزونی جای عمل را می‌گیرد. کودکان می‌توانند فقط با گفتن زبانی «وانمود کنند» کاری را انجام داده‌اند مثلا «بیا وانمود کنیم من مادر هستم و تو بچه و من می‌خواهم تو را تنبیه کنم.» کودکان یاد می‌گیرند برای مشکلات راه‌حل‌های شفاهی بیابند درحالی‌که در گذشته به وسیله بدن و عواطف شدید عکس‌العمل نشان می‌دادند. از چهار تا پنج سالگی کودکان همچنان تعداد کلمات خود را افزایش داده، طول جملات شان را زیاد می‌کنند.

پیچیدگی ساختمان جملات خود را بالا می‌برند و بیش از پیش از زبان به عنوان راهی برای آموختن درباره چیزها در دنیای خود استفاده می‌کنند. سوالات آن‌ها بیشتر برای کسب اطلاعات بوده و علاقه آن‌ها به کتاب و داستان بیشتر بر مبنای واقعیات می‌باشد. بالاخره زبان فقط جزئی از نمایشنامه آن‌ها نیست بلکه به عنوان مبنای نمایشنامه می‌باشد. بازی با قیافه‌سازی و کلمات مسخره برای کودکان در این سن تفریحی می‌باشد.

کودکان چهار ساله هم اکنون درک می‌کنند که چیزها در دنیای آن‌ها دارای نظم است و وقتی از یکدیگر جدا می‌شوند می‌توان آن‌ها را دوباره به همان نظم اول برگرداند و اینکه بسیاری از چیزها را می‌توان به روش منظم با یکدیگر مقایسه و به هم مرتبط نمود. بین چهار تا پنج سالگی می‌توانند راه‌های پیچیده‌تری برای نظم دادن به چیزهای بیشتری در دنیای خود و بر حسب صفات فیزیکی آن‌ها، وضعیت آن‌ها در زمان و فضا و یا اینکه افراد دیگر چگونه آن‌ها را تعریف و تفسیر می‌کنند کشف نمایند.

چگونه می‌توانید حرکت کنید؟

شرکت‌کنندگان: کودکان چهار تا شش ساله و یک بزرگسال. بعضی از کودکان کوچک‌تر نیز می‌توانند از نوع ساده‌تر این فعالیت لذت ببرند.

توضیح: در هر مهارتی که کودک یاد می‌گیرد زمانی می‌رسد که آن مهارت به اندازه کافی رشد کرده و کودک از گسترش و توسعه آن، از در هم آمیختن آن با سایر مهارت‌ها و از افزودن انواع جدید مهارت به آن لذت می‌برد. در این سن اکثر کودکان می‌توانند به آسانی راه بروند و بدوند، تعادل خود را از پشت تا پنجه پا در یک زمان و بر روی یک پا حفظ کنند، بپرند، لی لی کنند، روی پنجه پا راه بروند و در شش سالگی می‌توانند طناب بازی کنند.

آن‌ها آماده هستند این مهارت‌ها را در گسترش راه‌های متنوع‌تر، کنترل شده­تر و اصلاح شده­تر حرکتی به کار اندازند. فعالیت‌های زیر به کودکانتان کمک می‌کند حرکات هماهنگ‌تر، باوقارتر و موثرتری انجام دهند.

۱- حرکت در فضا

الف- محوطه‌ای را به حرکت خود و کودکتان اختصاص دهید که شامل انواع مختلف فضاها باشد مانند: فضاهای احاطه شده، مثل تونلی که از کارتنهای بزرگ که در و ته آن را کنده باشید درست شده است. فضاهای باریک مثل صندلی و یک کاناپه که نزدیک دیوار قرار داده شده به طوری که به زور از آن عبور نمایید. فضاهای باز و فضاهایی که به وسیله موانع مشخص می‌شود که باید آن‌ها را دور بزنید مثل صندلی‌هایی که به صورت یک دایره قرار گرفته باشند.

منبع:مرکز مشاوره-مشاوره کودک و نوجوان:افکار کودکان







افکار کودکان,بیماری جسمی کودکان,مهارت‌های حرکتی کودکان,